loading...
گر پدر مرد تفنگ پدری هست هنوز
محسن محسنی بازدید : 251 پنجشنبه 10 آذر 1390 نظرات (1)

سلام به همه حتی شما دوست عزییز

دیروز داشتم از دانشگاه بر می گشتم یه کم شکمم غاروغور می کرد رسیدم طرفای خونه، طرفای خونه یه بنده خداییه مغازه داره خیلی کارش درسته اسمش حمیده ما بهش میگیم آقا حمید(بقیه تو ادامه مطالب)

سلام به همه حتی شما دوست عزییز

دیروز داشتم از دانشگاه بر می گشتم یه کم شکمم غاروغور می کرد رسیدم طرفای خونه، طرفای خونه یه بنده خداییه مغازه داره خیلی کارش درسته اسمش حمیده ما بهش میگیم آقا حمید هر چی بگم کم گفتم خلاصه من طبق معمول رفتم داخل مغازه که باهاش احوال پرسی کنم یه سروسامونی هم به شکمم بدم تا گفتم یه .. بده گفت شنیدی گفتم چی> گفت تو که دانشجویی بدترم بسیجی هم هستی دیگه از تو انتظار نمیره ندونی گفتم جون به لبم کردی چی شده؟ گفتم ایران از برزیل باخته گفت نه بابا اون که هنوز (دراون تاریخ) برگزار نشده و بعدش گفت دانشجوهای بسیجی ریختن تو سفارت فساد و سفیرو مفیرو کاردارو ماردار و دکشون کردن از در پشتی سفارت رد کردن رفتن، من کنجکاو شدم تا بیشتر و بهتر در این مورد بدونم و برام سؤال بود من اول بسیجی و بعدش دانشجو چرا نباید به مسائل روزم به صورت آنلاین با خبر بشم؟؟؟ خلاصه جونم براتون بگه که به دلایل کمبود امکانات اینترنت و از اونترنت رفتم سراغ گوشی پهنم و یه شارژ دوتومنی همراه اولم گرفتم که برم تو سایتا ببینم چی گفتن چی نوشتن من معمولا میرم سایت عصر ایران از این وری و بی بی سی یا وی ا ای آمریکا از اون وری تا بدونم کی چی میگه، وقتی سرچ کردم تو بنگاه جستجوی یهود نه ببخشید گوگل دیدم خیلی از سایتا نسخه موبایل سایتشونو ندارن بنابراین رفتم تو همون عصر ایران خودمون، وقتی که تو قسمت پرببینده ها زدم دیدم اولین خبره راستیتشو بخواین خیلی کیف کردمو از ته دل خوشحال شدم که بالاخره مردمی فرهیخته از نوع دانجو اومدن اینکارو کردن خلاصش کنم براتون یه چیزای دستگیرم شد با یه عکسایی از خبرگزاری فارس که گفتم ما که نمیتونیم کاری شگرف در این حد بکنیم لااقل بیایم بازانتشار کنیم و یک هزارم تو این کار سهیم بشیم(آگاه کردن مردم از امور و جزییات ..)

اولش از زبون خودم و تحلیل خودم(انگشتام خسته شد وااای) بریم سر خبر ببینیم چی شده که بازم من پیدام شده:

جونم براتون بگه جمعی از دانشجوهای بسیجی به دلایلی میرن تو یکی از اتاقای سفارت یه چیز عجیبی می بینن حالا چی میبینن؟ میببینن که عکس منحوس شاه مخلوع و فرح و زرح و برو بچشو خانم باکره الیزابت ملکه مفت خور بریتانیای کبیرکنار هم بالای سر مستره خلاصه اینا میریزن به همو هر چی عکسو تصویر از این محمد رضای بی سواد و بروبچشو اون خانم مفت خوره میزنن میشکنن و نمیدونم بچه های بسیج چقدر پشت همنو زود اتفاق مهمی که می افته زود که چه عرض کنم بلادرنگ و بلافاصله واکنش نشون میدن(بلا نسبت ماها) بعد بچه های دانشجو سفارت انگلیسو محاصره میکننو که پلیس ضد شورش سر میرسه و بنا به قوانین نمیزاره کسی بره تو سفارت (اینو بگم قبلا هم اون کسایی که قبلا رفته بودن تعدادی شون به بیرون فرار میکنن و بعضیشونم دستگیر و پاگیر می شن)خلاصه بگم(این تیکه کلاممه و اخیرا تیکه نوشتارم خلاصه ببخشید) پلیس با باتوم و گاز اشک آور مردم و دانشجوهارو میخواست متفرق کنه که تا یه حدودی موق شد اما بعضی از دانشجوها از پلیسا رد میسنو میرن بالای نرده ها عکساش موجوده به ضمیمه{#18}میریزن تو و پشت سرشونم دانشجوهای دیگه ای به هر نحوی که شده راه پیدا می کنن به داخل فتنه خونه از اون طرفم مسترا از درپشت نمیدونم راهی سفارت سوییس یا نمیدونم کجا میشن که دانشجوها میرن دنبالشون و بهشون که نمیرسن بعضیاشون میرن تو باغ قلهک و بعضیاشونم میرن تو اتاقا چند تا از اون پرونده های سری و رمز و ممزی رو برمیدارن میان بیرون میریزن رو سر پلیسا و دانجوها که همه مطالعه بفرمایین دیپلماسی غربو استعمار پیر رو، دانشجوها که عصبانی بودن از این همه نامردی انگلیسسیا میخواستن دیوار قلعه پوشالی قلهکو (مجاز از سفارت بریتیش)خراب کننو دیوارشو فروبریزن تا از فرداش که امروز باشه به عنوان پارک عمومی ازش استفاده بشه که سردار رادان سر میرسه سردار خفن اعصابشو خورد میکنه و بهشون اولتیماتیوم میده و با مسئولایی دانشجو که این قضیه رو سازماندهی کردن وارد شورو رایزنی میشه اونا هم قبول میکنن که اونجا رو به شرایطی تخلیه کنن حالا زیاد حرف داشتما اما بعدا براتون مینویسم حالا برسیم سر خبر از  زبان بعضی سایتا و عکسای مربوطه فی امان الله راستی یه چیزی یادم اومد شعارهای ملت دانشجو حیدر حیدر، حزب الله ماشالا و مرگ بر انگلیسو ... با صدای کوبنده و رسا سر میدادن به امید مرگ همه ی استعمارگران خارجی و استحمارگران داخلی و به امید وقوع آرماگدون و ظهور مهدی موعود (عج)یه چیزی یه چیزی همین الان خوندم که تمام دیپلماتای ایران از انگلیس اخراج شدن و وزارت خارجه کشورمون هم به شدت این حرکتو محکوم کرده دیگه دیگه ...

کسانی که مدعی دوستی با نظام هستند نباید کاری کنند که جمهوری اسلامی ایران در سطح بین المللی در مقام پاسخگویی و رفع اتهام باشد و مسوولانش مجبور باشند مدام به این و آن توضیح دهند و ابراز تأسف کنند و غرامت دهند. با دشمنان نیز باید با خردمندی دشمنی کرد و الا دشمن همواره آرزومند ان است که ما مغلوب احساسات ولو پاک خود شویم و بهانه به دستش دهیم.

عصرایران - سابقه استعماری انگلیس و ستم های تاریخی آن به ملت ایران در ادوار مختلف ، از مسلمات تاریخ معاصر ایران است. اگر بنا باشد نام دو کشور خارجی که بیشترین اجحاف ها را به سرزمین ایران کرده اند نام ببریم ، بی هیچ تردیدی "بریتانیا" یکی از آن دو خواهد بود.

حتی بسیاری از مشکلات امروزی ما نیز ریشه در سیاست های انگلیس دارد مانند جزایر سه گانه ایرانی که انگلیسی ها با سناریوی خود در سال ها پیش ، زمینه را برای اختلاف زایی در دهه های بعد فراهم ساختند.
این روش انگلیسی البته در جای جای جهان رد پا دارد و بسیاری از اختلافات بعضاً خونبار مرزی در آسیا و آفریقا به ترسیم های هدفمند مرزها توسط انگلیس در دوران استعمار مربوط می شود.
همین الان نیز هزاران جوان این مملکت به دلیل اصابت گلوله ها و ترکش های انگلیسی در جریان ذفاع مقدس در سینه گورستان ها خوابیده اند و یا رنج معلولیت را تا آخر عمر با خود می کشند.
همچنین انگلیس یکی از ارکان تحریم های ناعادلانه ای است که علیه ایران وضع شده و زندگی را بر ایرانیان سخت کرده است.

از این رو ، بدیهی است که هیچ ایرانی تاریخ خوانده و آینده نگری نتواند به دیده خوش بینی به بریتانیا بنگرد و تصور کند همه ستم های تاریخی و حاضر انگلیس علیه ایران ، خواب و خیالی بیش نبوده است!
البته بر آن نیستیم که مانند برخی افراد فرافکن هر کم و کاستی در داخل را فوراً به دست های آمریکایی و انگلیسی نسبت دهیم ولی واقعیت گریزی را هم دوای درد نمی دانیم.
بنابراین دانشجویان ، بسیجیان و یا هر قشر دیگری در این جامعه در اعلام مخالفت و عداوت با انگلیس - مستند به واقعیت های سابق و لاحق- ذی حق هستند و اتفاقاً از جمله نکاتی که تقریباً در میان همه ملت ایران درباره اش اتفاق نظر وجود دارد ، ستمگری و نیرنگ های تاریخی و مستمر انگلیسی هاست.


طبیعتاً اعتراض به هر سیاستی که علیه ملت ایران باشد ، حق ملت ایران است و در این میان اعتراض به سیاست های ضدایرانی انگلیس از این قاعده عقلی مستثنی نیست.
در این میان آنچه باید مورد دقت قرار بگیرد این است که اعتراضاتی مانند اعتراض به سیاست های حکومت انگلیس باید به گونه ای باشد که بیشترین نفع را برای ما داشته باشد و به آنها اجازه بهره برداری و بازگرداندن توپ به زمین ما را ندهد.

به عنوان مثال در همه دنیا رسم است که در اعتراض به سیاست های یک کشور در مقابل سفارت آن کشور تجمع کنند و تندترین و بی پرواترین نقدها و شعارها را متوجه آن کشور کنند. در چنان شرایطی کشور مورد انتقاد از یک سو پیام معترضین - که نماینده همه یا بخشی از مردم هستند - را دریافت می کند و از سوی دیگر زمینه ای برای بهره برداری نمی یابد.

اما همین که اعتراضات از هنجارهای متعارف تجاوز کند و مثلاً منتهی به حمله و تصرف سفارتخانه شود ، آنجاست که طرف مقابل می تواند خود را در موضع مظلومیت قرار دهد و به جای پاسخگویی به اعتراضات ، در مقام سوال و مطالبه گری بر آید.

ماجرای روز 8 آذر که طی آن عده ای سفارت انگلیس و اقامتگاه دیپلمات ها را مورد حمله قرار دادند و ساعاتی تصرفش کردند از همین منظر قابل بررسی است.

حمله به سفارت انگلیس


ممکن است عده ای بخواهند با استناد به ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در 13 آبان 58 ، جریانات دیروز را توضیح دهند که باید گفت این دو هیچ ربطی به هم ندارند و تحلیل مذکور در این نوشتار معطوف به جریان 13 آبان نیست .
در 13 آبان جنبش دانشجویی در فضای انقلابی سال 58 و در شرایطی که بر این باور بود که دولت موقت در برابر آمریکا مماشات می کند خود رأساً وارد عمل شد ولی در دهه چهارم استقرار و تثبیت نظام جمهوری اسلامی و در حالی که مجلس و دولت متقف القول شده اند که باید با انگلیس برخورد شود و چند روز قبل نیز مجلس طرح کاهش روابط و اخراج سفیر انگلیس را تصویب کرده است ، نمی توان بین ماجراهای دیروز و 13 آبان 58 مشابه سازی کرد.

البته همان گونه که تصریح شد اصل اعتراض به سیاست های حکومت مکار بریتانیا مورد اتفاق و اجماع است اما خردمندی و زیرکی (که طبق روایات از نشانه های مومن است) ایجاب می کند که در قالب اعتراض ، بهانه به دست دشمن ندهیم.
مثلاً حمله به سفارتخانه ها آن هم در قرن 21 و آتش زدن اموال آن ، چه دردی را دوا می کند؟ آیا جز این است که توجه افکار عمومی دنیا ، به جای آن که معطوف به ستمگری های انگلیس شود ، به سمت همدردی با آن می رود؟

آیا جز این است که دولت انگلیس همه خسارت های وارده را محاسبه می کند و باز در اینجا هم نیرنگ می کند و چند برابر خسارت ها را به وزارت خارجه کشورمان صورت هزینه می فرستد و نهایتاً از جیب این ملت باید تا آخرین ریال (یا پوند) این خسارت ها نقداً تقدیم انگلیسی ها شود؟ آیا انگلیسی ها از این کشور کم خورده و برده اند که با دست خودمان هم چیزی باید به آنان بدهیم؟!

آیا جز این است که چنین کارهایی برای رسانه های ضدایرانی فرصتی طلایی ایجاد می کند تا ملت ایران را آنگونه که خودشان می خواهند معرفی کنند؟
آیا جز این است که برای اقدامات متقابل، بهانه فراهم می شود و جان دیپلمات های ما به خطر ی افتد؟

اگر کارشناسان به این جمع بندی برسند که اساساً نیازی به روابط با انگلیس نداریم و دولت و مجلس هم با این نظر هم عقیده باشند ، می شود کلاً در سفارت انگلیس را تخته کرد و تا آخرین نفر دیپلماتهایش را اخراج نمود و دیپلمات های ایرانی را هم از لندن فراخواند؛جاسوس هایشان را دستگیر کرد و به اشد مجازات رساند و اگر هم خدای ناکرده جنگی رخ دهد می توان تا جایی که در توان است به سمت دشمنان انگلیسی تیر و موشک شلیک کرد و تا آنجا که می توان ، انتقام همه زشت خویی ها و درندگی ها را از آنان گرفت.

 ولی نباید کاری کنیم بریتانیایی که مجسمه ظلم است در موقعیتی قرار بگیرد که مظلوم نمایی کند ؛ به ویژه در شرایطی که غربی ها دنبال بهانه ای برای تشدید فشار علیه ایران هستند کما این که به فاصله چند ساعت از تصرف سفارت انگلیس ، شورای امنیت بیانیه ای صادر کرد و این اقدام را محکوم کرد و حال آن که در سال 1359 ، وقتی سفارت ایران در لندن به اشغال مخالفان مسلح جمهوری اسلامی درآمد و حتی چند نفر از اعضای سفارت نیز کشته و مجروح شدند ، چنین واکنشی آن هم بدین سرعت از شورای امنیت و هیچ نهاد دیگری را شاهد نبودیم (که مقایسه این دو اقدام خود بیانگر رفتارهای دوگانه غربی ها در مواجهه با مسائل جهانی است.)

اگر حمله به اماکن دیپلماتیک و از جمله سفارت انگلیس اقدام مناسبی بود ، هرگز وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران با صدور بیانیه ای از این کار تبری نمی جست و ابراز تاسف نمی کرد و هرگز پلیس جمهوری اسلامی ایران با مهاجمان برخورد و آنها را بازداشت نمی کرد.

کسانی که مدعی دوستی با نظام هستند نباید کاری کنند که جمهوری اسلامی ایران در سطح بین المللی در مقام پاسخگویی و رفع اتهام باشد و مسوولانش مجبور باشند مدام به این و آن توضیح دهند و ابراز تأسف کنند و غرامت دهند.
با دشمنان نیز باید با خردمندی دشمنی کرد و الا دشمن همواره آرزومند ان است که ما مغلوب احساسات ولو پاک خود شویم و بهانه به دستش دهیم.

 

تسخیر سفارت انگلیس در تهران























مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط ..... در تاریخ 1348/10/11 و 18:10 دقیقه ارسال شده است

بد بخت یه جوری میگه دانشجو انگار دانشگاه هارواردی..پیام نور صابوناتی خیلی پزشو نده..........در مورد اعتقاداتتم باید خیلی ریلکس بگم .....


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • سلام هموطن

    آمار سایت
  • کل مطالب : 180
  • کل نظرات : 67
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 234
  • بازدید ماه : 234
  • بازدید سال : 4,369
  • بازدید کلی : 68,615