loading...
گر پدر مرد تفنگ پدری هست هنوز
محسن محسنی بازدید : 367 پنجشنبه 05 اسفند 1389 نظرات (1)
نوه امام راحل در سخنرانی خود كه به تشریح شش "انحراف دوگانه در مواجهه صراط مستقیم" پیش روی جریان روحانیت اختصاص داشت، با تاکید براین‌که مواردی را که احصا کرده، در منشور روحانیت امام آمده و جزو دغدغه های ایشان بوده است، تصریح کرد: "دوری ازصراط مستقیم در مواجهه با انحراف دوگانه دوری از مردم و عوام زدگی نخستین انحراف درجریان روحانیت است."
حجت‌الاسلام سید علی خمینی نوه امام راحل اظهاراتی را در همایش منشور روحانیت در مورد انحراف‌های متوجه این قشر بیان كرده كه نشان می‌دهد نگرانی‌های او به دغدغه‌های امام نزدیك است.

به گزارش رجانیوز، نوه امام راحل در سخنرانی خود كه به تشریح شش "انحراف دوگانه در مواجهه صراط مستقیم" پیش روی جریان روحانیت اختصاص داشت، با تاکید براین‌که مواردی را که احصا کرده، در منشور روحانیت امام آمده و جزو دغدغه های ایشان بوده است، تصریح کرد: "دوری ازصراط مستقیم در مواجهه با انحراف دوگانه دوری از مردم و عوام زدگی نخستین انحراف درجریان روحانیت است."

وی خطاب به شرکت کنندگان، علما و روحانیون حاضر درهمایش گفت: "صراط مستقیم روحانیت در لبه ای حرکت می کند که در یک طرف انحراف دوری از مردم قرار دارد و طرف دیگر نیز به عوام زدگی می انجامد و این دو لبه یک قیچی هستند که به روحانیت هجمه آورده است. از یک سو دنیازدگی قرار دارد که حضرت امام نیز از آن با عنوان آخوند درباری یاد کردند و طرف دیگر زهد و عزلت نشینی و گوشه گیری بسیار زیاد که عده ای گمان می کردند و می کنند باید از تمام تعلقات دنیوی حتی مواجهه با مردم فاصله گرفت."

وی با تاکید براین‌که این دو عامل موجب دوری از مردم می گردد، اظهار داشت: "حضرت امام در دوران حضورشان درحوزه علمیه قم با هر دوی این شیوه مواجه بودند، درحالی که چنین شخصی نمی تواند روحانی مقبولی باشد. روحانی و روحانیت باید در دل اجتماع باشد و با مردم ارتباط داشته باشد.از طرف دیگر، عوام زدگی نیز انحراف دیگری است که درمیان معاصرین، شهید مطهری نسبت به این مطلب دغدغه جدی داشتند."

نوه امام راحل در عین حال خاطرنشان کرد: "حضور در اجتماع نباید به این معنا باشد که روحانیت حرف‌های عوامانه بزند، تا مردم راجذب کند. فلسفه تشکیل روحانیت این بوده است که مردم را هدایت و رهبری فرهنگی کند، اینها هستند که رفته‌اند و از منابع حقیقی و حقیقت منابع مطالب را استخراج کرده اند و باید آن را به مردم آموزش دهند و پشتوانه فرهنگی مردم باشند."

وی افزود: "اما بسیاری هستند که دچار عوام زدگی می شوند. احساس می کنند اگر حرفی را بزنند و عوام الناس خوشش نیاید، مقبولیت او در میان عوام پایین می آید. پس حقایق را نمی گویند و به جای این‌که با سنت های غلط اجتماعی مقابله کنند، به خاطر پسند مردم سکوت می کنند كه این همان عوام زدگی روحانیت است."

سید علی خمینی تنها راه مقابله با این آفت را تهذیب دانست و گفت: "عالم دینی وقتی چیزی را درست فهمید، نباید کاری به نظر مردم داشته باشد که آنها خوش‌شان بیاید یا نیاید، بلکه او باید با خدا معامله کند. اتفاقا براساس متون دینی ما آنچه باعث محبوبیت میان مردم می شود، اخلاص و قدم برداشتن در راه خداست، این افراد به خاطر محبوبیت دست از اخلاص‌شان بر می دارند. قدم برداشتن در راه خدا شیوه ای بود که در سراسر زندگی پر برکت امام وجود داشت. ابوی ما می فرمود حضرت امام آب هم دست فرزندشان می دادند، با قصد قربت بود."

وی همچنین گفت: "امام کاری نداشتند که اکثر مراجع شطرنج را حرام می دانستند و بسیاری بودند که حرام نمی دانستند، اما اعلام نمی کردند، اما ایشان اعلام می کند و دیدیم که مورد هجمه قشر سنتی حوزه هم قرار گرفت."

سید علی خمینی با اشاره به صراط مستقیم روحانیت و مواجهه با انحرافات دوگانه، استفاده نابه‌جا ازدستاوردهای تمدن و تشریفات و تجمل گرایی را یکی دیگر از انحرافات ذکر کرد و گفت: "روحانیت درطول تاریخ به‌ویژه در دوران معاصر با این انحراف مواجه بوده، روحانیت هیچگاه داعیه دنیاسازی و مظاهر تمدن سازی نداشته است؛ بوده اند کسانی که در علوم نو وارد شده اند، اما روحانیت داعیه ای نداشته است. لذا درمواجهه با دستاوردهای تمدن دو راه درمقابل صراط مستقیم روبرو شده اند."

وی گفت: "راه اول این بوده که اساسا اینها را نفی کرده اند، مثلا راه تبلیغ فرهنگی را فقط و فقط منبر می دانند، درحالی که منبر و مواجهه رو در رو با مردم بسیار مهم و تاثیر گذار است، ولی روش های تبلیغی منحصر در این شیوه نیست. درمقابل نیز برخی مظاهر تمدن را در این می دانند که ساختمان ها ی شیک و بلند مرتبه بسازند و موسسات آنچنانی با امکانات فوق العاده و تشریفات و تجملات گوناگون داشته باشند که دراین صورت از آن روح حوزوی و به تعبیر حضرت امام، منش صاحب جواهر وشیخ انصاری و هدف اصلی حوزه دور خواهیم شد."

نوه امام راحل در ادامه گفت: "مورد دیگر صراط مستقیم در مواجهه با انحراف دوگانه، عدم توجه به عنصر زمان و مکان در اجتهاد و عدم توجه به اصول مسلم اجتهاد و منابع است. روحانیت دراین مساله با دو مسیر انحرافی روبرو است. حضرت امام به صراحت گفته اند که عنصر زمان و مکان در اجتهاد تاثیر می گذارد."

وی با انتقاد از این‌که تحقیق و بحث زیادی درخصوص تاثیر عنصر زمان و مکان در اجتهاد صورت نگرفته است، گفت: " البته دقت بفرمایید امام نمی فرمایند درموضوعات تاثیر می گذارد، چون تاثیر درموضوع از ابتدا مطرح بوده است و چیز جدیدی نیست، بلکه می گویند در اجتهاد اثر می گذارد."

سید علی خمینی با اشاره به این‌که ما در دنیای متفاوتی زندگی می کنیم که لحظه به لحظه درحال تغییر است، اما اینکه شیعه مانده و پویایی خود را حفظ کرده به علت همین اجتهاد است گفت: "ما نباید دراجتهاد بر حرف گذشتگان بسنده کنیم و درگذشته بمانیم."

وی اظهار داشت: "درطرف دیگرمی بینیم بدون توجه به منابع اصیل که حضرت امام به فقه جواهری تعبیر می کنند؛ مسیر غلطی طی می شود که حالا اقتضای دنیا این است، پس ما هم به این سمت برویم و هرچه امروز دستاورد بشری است، کامل قبول کنیم. این هم غلط است، ما باید با منابع اصیل خودمان اینها را بررسی کنیم."

فرزند مرحوم سید احمد خمینی در مورد مواجهه با انحراف دوگانه "جدایی تهذیب به بهانه تحصیل" و "جدایی تحصیل به بهانه تهذیب" نیز گفت: "این آفت درحوزه ها بسیار بوده است؛ به‌ویژه جدایی از تحصیل به بهانه تهذیب. من خود دیده ام کسانی را که برای اینکه تهذیب نفس کنند، درس، بحث و تحصیل را کاملا کنار گذاشته اند، درحالی که هر دو جنبه مهم بوده است."

وی گفت: "اگرروحانی مهذب نباشد، اثر تخریبی‌اش صدها برابر از کافر و ملحد بیشتر است و امروز این سوال جدی وجود دارد که حوزه در راه تهذیب روحانیت چه کاری کرده است. تاکید می کنم اثر گذاری روحانیت درجامعه نیز به‌واسطه همین تهذیب بوده است و بسیاری از مشکلات امروز روحانیت از نبود این امر نشات می گیرد."

سید علی خمینی صراط مستقیم در مواجهه با انحرافات دوگانه "جدایی از علم کلام به بهانه تفقه" و جدایی "تفقه به بهانه علم کلام" را موضوع بعدی دانست و گفت: "درتاریخ علم شیعه، این دوگانگی وجود داشته است، به حدی که برخی فقهای نجف در دوره ای گفته اند که اصلا علم کلام نخوانید. شاید مبانی علمی هم داشته باشند؛ کسی که فقه اصول بخواند و مجتهد شود، راحت تر می تواند مبانی کلامی را از دل گزاره های دینی استخراج کند، اما به هرحال به نظر می رسد ما نباید هر یک از این دو را کنار بنهیم. ما خیلی وقت‌ها در مواجهه با شبهات کلامی چون بلد نیستیم جواب دهیم، رمی به ارتداد می کنیم، چون درسش را نخوانده ایم."

وی گفت: "امام از ابتدا نگاه‌شان این بود که روشنفکران بیایند، حرف‌شان را بزنند، ما مگر نمی گوییم مبانی ما درست است، آنها هرچه بگویند ما هم جواب می دهیم، این تصریح امام است. متاسفانه برخی رسانه ها حرف امام را تحریف کرده اند که امام گفته است آنها تا وقتی می توانند حرف‌شان را بزنند که ما بتوانیم جوابشان را بدهیم که صد در صد غلط است."

سید علی خمینی گفت: "آخرین مساله، صراط مستقیم در مواجهه با انحراف دوگانه "گوشه گیری مطلق و عدم دخالت در سیاست و یا دخالت درکوچک‌ترین مسایل مردم است" كه این هم مطلب بسیار مهمی است. روحانیت نباید از جامعه دور باشد و نباید هم به قدری غوطه ور شود که در کوچک‌ترین مسایل مردم نیز دخالت کند و خودش را دارای حق بداند."
نوه امام راحل در سخنرانی خود كه به تشریح شش "انحراف دوگانه در مواجهه صراط مستقیم" پیش روی جریان روحانیت اختصاص داشت، با تاکید براین‌که مواردی را که احصا کرده، در منشور روحانیت امام آمده و جزو دغدغه های ایشان بوده است، تصریح کرد: "دوری ازصراط مستقیم در مواجهه با انحراف دوگانه دوری از مردم و عوام زدگی نخستین انحراف درجریان روحانیت است."
حجت‌الاسلام سید علی خمینی نوه امام راحل اظهاراتی را در همایش منشور روحانیت در مورد انحراف‌های متوجه این قشر بیان كرده كه نشان می‌دهد نگرانی‌های او به دغدغه‌های امام نزدیك است.

به گزارش رجانیوز، نوه امام راحل در سخنرانی خود كه به تشریح شش "انحراف دوگانه در مواجهه صراط مستقیم" پیش روی جریان روحانیت اختصاص داشت، با تاکید براین‌که مواردی را که احصا کرده، در منشور روحانیت امام آمده و جزو دغدغه های ایشان بوده است، تصریح کرد: "دوری ازصراط مستقیم در مواجهه با انحراف دوگانه دوری از مردم و عوام زدگی نخستین انحراف درجریان روحانیت است."

وی خطاب به شرکت کنندگان، علما و روحانیون حاضر درهمایش گفت: "صراط مستقیم روحانیت در لبه ای حرکت می کند که در یک طرف انحراف دوری از مردم قرار دارد و طرف دیگر نیز به عوام زدگی می انجامد و این دو لبه یک قیچی هستند که به روحانیت هجمه آورده است. از یک سو دنیازدگی قرار دارد که حضرت امام نیز از آن با عنوان آخوند درباری یاد کردند و طرف دیگر زهد و عزلت نشینی و گوشه گیری بسیار زیاد که عده ای گمان می کردند و می کنند باید از تمام تعلقات دنیوی حتی مواجهه با مردم فاصله گرفت."

وی با تاکید براین‌که این دو عامل موجب دوری از مردم می گردد، اظهار داشت: "حضرت امام در دوران حضورشان درحوزه علمیه قم با هر دوی این شیوه مواجه بودند، درحالی که چنین شخصی نمی تواند روحانی مقبولی باشد. روحانی و روحانیت باید در دل اجتماع باشد و با مردم ارتباط داشته باشد.از طرف دیگر، عوام زدگی نیز انحراف دیگری است که درمیان معاصرین، شهید مطهری نسبت به این مطلب دغدغه جدی داشتند."

نوه امام راحل در عین حال خاطرنشان کرد: "حضور در اجتماع نباید به این معنا باشد که روحانیت حرف‌های عوامانه بزند، تا مردم راجذب کند. فلسفه تشکیل روحانیت این بوده است که مردم را هدایت و رهبری فرهنگی کند، اینها هستند که رفته‌اند و از منابع حقیقی و حقیقت منابع مطالب را استخراج کرده اند و باید آن را به مردم آموزش دهند و پشتوانه فرهنگی مردم باشند."

وی افزود: "اما بسیاری هستند که دچار عوام زدگی می شوند. احساس می کنند اگر حرفی را بزنند و عوام الناس خوشش نیاید، مقبولیت او در میان عوام پایین می آید. پس حقایق را نمی گویند و به جای این‌که با سنت های غلط اجتماعی مقابله کنند، به خاطر پسند مردم سکوت می کنند كه این همان عوام زدگی روحانیت است."

سید علی خمینی تنها راه مقابله با این آفت را تهذیب دانست و گفت: "عالم دینی وقتی چیزی را درست فهمید، نباید کاری به نظر مردم داشته باشد که آنها خوش‌شان بیاید یا نیاید، بلکه او باید با خدا معامله کند. اتفاقا براساس متون دینی ما آنچه باعث محبوبیت میان مردم می شود، اخلاص و قدم برداشتن در راه خداست، این افراد به خاطر محبوبیت دست از اخلاص‌شان بر می دارند. قدم برداشتن در راه خدا شیوه ای بود که در سراسر زندگی پر برکت امام وجود داشت. ابوی ما می فرمود حضرت امام آب هم دست فرزندشان می دادند، با قصد قربت بود."

وی همچنین گفت: "امام کاری نداشتند که اکثر مراجع شطرنج را حرام می دانستند و بسیاری بودند که حرام نمی دانستند، اما اعلام نمی کردند، اما ایشان اعلام می کند و دیدیم که مورد هجمه قشر سنتی حوزه هم قرار گرفت."

سید علی خمینی با اشاره به صراط مستقیم روحانیت و مواجهه با انحرافات دوگانه، استفاده نابه‌جا ازدستاوردهای تمدن و تشریفات و تجمل گرایی را یکی دیگر از انحرافات ذکر کرد و گفت: "روحانیت درطول تاریخ به‌ویژه در دوران معاصر با این انحراف مواجه بوده، روحانیت هیچگاه داعیه دنیاسازی و مظاهر تمدن سازی نداشته است؛ بوده اند کسانی که در علوم نو وارد شده اند، اما روحانیت داعیه ای نداشته است. لذا درمواجهه با دستاوردهای تمدن دو راه درمقابل صراط مستقیم روبرو شده اند."

وی گفت: "راه اول این بوده که اساسا اینها را نفی کرده اند، مثلا راه تبلیغ فرهنگی را فقط و فقط منبر می دانند، درحالی که منبر و مواجهه رو در رو با مردم بسیار مهم و تاثیر گذار است، ولی روش های تبلیغی منحصر در این شیوه نیست. درمقابل نیز برخی مظاهر تمدن را در این می دانند که ساختمان ها ی شیک و بلند مرتبه بسازند و موسسات آنچنانی با امکانات فوق العاده و تشریفات و تجملات گوناگون داشته باشند که دراین صورت از آن روح حوزوی و به تعبیر حضرت امام، منش صاحب جواهر وشیخ انصاری و هدف اصلی حوزه دور خواهیم شد."

نوه امام راحل در ادامه گفت: "مورد دیگر صراط مستقیم در مواجهه با انحراف دوگانه، عدم توجه به عنصر زمان و مکان در اجتهاد و عدم توجه به اصول مسلم اجتهاد و منابع است. روحانیت دراین مساله با دو مسیر انحرافی روبرو است. حضرت امام به صراحت گفته اند که عنصر زمان و مکان در اجتهاد تاثیر می گذارد."

وی با انتقاد از این‌که تحقیق و بحث زیادی درخصوص تاثیر عنصر زمان و مکان در اجتهاد صورت نگرفته است، گفت: " البته دقت بفرمایید امام نمی فرمایند درموضوعات تاثیر می گذارد، چون تاثیر درموضوع از ابتدا مطرح بوده است و چیز جدیدی نیست، بلکه می گویند در اجتهاد اثر می گذارد."

سید علی خمینی با اشاره به این‌که ما در دنیای متفاوتی زندگی می کنیم که لحظه به لحظه درحال تغییر است، اما اینکه شیعه مانده و پویایی خود را حفظ کرده به علت همین اجتهاد است گفت: "ما نباید دراجتهاد بر حرف گذشتگان بسنده کنیم و درگذشته بمانیم."

وی اظهار داشت: "درطرف دیگرمی بینیم بدون توجه به منابع اصیل که حضرت امام به فقه جواهری تعبیر می کنند؛ مسیر غلطی طی می شود که حالا اقتضای دنیا این است، پس ما هم به این سمت برویم و هرچه امروز دستاورد بشری است، کامل قبول کنیم. این هم غلط است، ما باید با منابع اصیل خودمان اینها را بررسی کنیم."

فرزند مرحوم سید احمد خمینی در مورد مواجهه با انحراف دوگانه "جدایی تهذیب به بهانه تحصیل" و "جدایی تحصیل به بهانه تهذیب" نیز گفت: "این آفت درحوزه ها بسیار بوده است؛ به‌ویژه جدایی از تحصیل به بهانه تهذیب. من خود دیده ام کسانی را که برای اینکه تهذیب نفس کنند، درس، بحث و تحصیل را کاملا کنار گذاشته اند، درحالی که هر دو جنبه مهم بوده است."

وی گفت: "اگرروحانی مهذب نباشد، اثر تخریبی‌اش صدها برابر از کافر و ملحد بیشتر است و امروز این سوال جدی وجود دارد که حوزه در راه تهذیب روحانیت چه کاری کرده است. تاکید می کنم اثر گذاری روحانیت درجامعه نیز به‌واسطه همین تهذیب بوده است و بسیاری از مشکلات امروز روحانیت از نبود این امر نشات می گیرد."

سید علی خمینی صراط مستقیم در مواجهه با انحرافات دوگانه "جدایی از علم کلام به بهانه تفقه" و جدایی "تفقه به بهانه علم کلام" را موضوع بعدی دانست و گفت: "درتاریخ علم شیعه، این دوگانگی وجود داشته است، به حدی که برخی فقهای نجف در دوره ای گفته اند که اصلا علم کلام نخوانید. شاید مبانی علمی هم داشته باشند؛ کسی که فقه اصول بخواند و مجتهد شود، راحت تر می تواند مبانی کلامی را از دل گزاره های دینی استخراج کند، اما به هرحال به نظر می رسد ما نباید هر یک از این دو را کنار بنهیم. ما خیلی وقت‌ها در مواجهه با شبهات کلامی چون بلد نیستیم جواب دهیم، رمی به ارتداد می کنیم، چون درسش را نخوانده ایم."

وی گفت: "امام از ابتدا نگاه‌شان این بود که روشنفکران بیایند، حرف‌شان را بزنند، ما مگر نمی گوییم مبانی ما درست است، آنها هرچه بگویند ما هم جواب می دهیم، این تصریح امام است. متاسفانه برخی رسانه ها حرف امام را تحریف کرده اند که امام گفته است آنها تا وقتی می توانند حرف‌شان را بزنند که ما بتوانیم جوابشان را بدهیم که صد در صد غلط است."

سید علی خمینی گفت: "آخرین مساله، صراط مستقیم در مواجهه با انحراف دوگانه "گوشه گیری مطلق و عدم دخالت در سیاست و یا دخالت درکوچک‌ترین مسایل مردم است" كه این هم مطلب بسیار مهمی است. روحانیت نباید از جامعه دور باشد و نباید هم به قدری غوطه ور شود که در کوچک‌ترین مسایل مردم نیز دخالت کند و خودش را دارای حق بداند."
محسن محسنی بازدید : 656 شنبه 30 بهمن 1389 نظرات (1)

عن أمیر المؤمنین علیه السلام:

درهنگامه آخر الزمان که برترین زمان هاست، زنانی یافت میشوند برهنه در حالی که زینت های خود را برای دیگران آشکار می نمایند؛ آنها از دین بیرون رفته و در فتنه ها داخل شده و به سوی شهوتها و لذت ها حرکت نموده و حرام های خدا را حلال می نمایند، این گونه زنان تا ابد در جهنم باقی می مانند.

(وسایل الشیعه، بابهفتم از ابواب مقدمات نکاح، حدیث5)

محسن محسنی بازدید : 466 شنبه 30 بهمن 1389 نظرات (0)
نظر وزیر خارجه ترکیه درباره حوادث 25 بهمن
من، رئیس جمهور و احمد داوود اوغلو (وزیر خارجه) با هم بودیم که گل به داوود اوغلو گفت اگر درباره حوادث امروز از من بپرسند چه بگویم؟
(آسمان کویر)
IMAGE634333804067045000.jpg

به گزارش وبلاگستان مشرق، سید یاسر جبرائیلی خبرنگار کیهان که در جریان سفر دیروز عبدالله گل به تهران با وی مصاحبه کرده است، در جدیدترین مطلب وبلاگ خود "آسمان کویر" نوشت: متن گفت و گوی نیم ساعته ما با عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه را فردا یا به احتمال قوی پس فردا در کیهان خواهید خواند، اما یک نکته ای که محرمانه است ولی با این حال نمی توانم نگویم، ماجرای حوادث پراکنده منافقان سبز در روز 25 بهمن است.

 

با یکی از مشاوران عبدالله گل نزدیک به یک هفته بود که در ارتباط بودیم و تقریبا وقتی به هم رسیدیم رفیق شده بودیم! وقتی مصاحبه تمام شد و او از طبقه 13 هتل تا دم در همراهم شد تا بدرقه ام کند، بحث حوادث 25 یهمن پیش آمد. به او گفتم اینها عددی نیستند، تعدادی هم ندارند. پارسال مبارک از اینها حمایت کرده و امسل اینها مدعی اند از انقلاب مردم مصر می خواهند حمایت کنند! زد زیر خنده! بعد هم حرفی زد که بسیار جالب و قابل تامل است. او گفت: «من، رئیس جمهور و احمد داوود اوغلو (وزیر خارجه) با هم بودیم که گل به داوود اوغلو گفت اگر درباره حوادث امروز از من بپرسند چه بگویم؟ داوود اوغلو خطاب به گل گفت، این را بدان و خیالت راحت باشد که ایران مثل هیچ کدام از این کشورهای عربی نیست. ایران فرق می کند».

موسوی و کروبی اگر مانند همه چیزهای دیگری که نمی فهمند و نمی دانند، این تفاوت را هم نمی فهمند، بدانند که دیگران حواسشان جمع است!
 حرف های عبدالله گل درباره کشورهای عربی چون مصر و تونس که «بزرگترین مسأله این رژیم ها، بی عدالتی، فساد اقتصادی، پاسخگو نبودن و استفاده ناقص از منابع است»، باعث شده عده ای علیه ایران از این سخنان بهره برداری کنند و این بسیار مایه تاسف است.

رئیس جمهور ترکیه دیروز در پاسخ به سوال من درباره حوادث اخیر مصر و تونس و یمن و الجزایر گفت که «کشورهای اسلامی به ویژه کشورهای خاورمیانه شاهد تحولات تاریخی و ریشه ای هستند. در سایه گسترش ارتباطات، مردم به سرعت از تغییراتی که در دیگر کشورها به وقوع می پیوندد خبردار می شوند. امروزه نمی توان با رژیم های توتالیتر بر مردم حکومت کرد. حکومت هایی که به مطالبات مردم و جوانان خود توجه نمی کنند، طبیعتا کارشان سخت خواهد بود و لذا این اتفاقاتی که افتاده، جای تعجب ندارد». نمی دانم از کجای این حرف طعنه و کنایه به ایران بر می آید؟!

  •  
محسن محسنی بازدید : 263 شنبه 30 بهمن 1389 نظرات (0)
مستندات روزنامه کیهان از عامل 25بهمن
یادداشت نویس روزنامه کیهان فاش کرد: آمریکا با واسطه سازمان جاسوسی انگلیس (MI6)، موسوی و کروبی را به انتشار بیانیه تجمع 25بهمن ترغیب کرد که مستندات شفاف آن موجود است.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون یادداشت روز خود به قلم مهدی محمدی نوشت: پدیده شناسی دقیق اتفاقات 25 بهمن 1389 مستلزم اتخاذ منظری راهبردی است. مهم ترین ویژگی این منظر باید آن باشد که تلاش کند مجموعه متغیرهای داخلی و خارجی سازنده این حادثه را ترکیب کرده و آن را از دریچه تحولات کلان استراتژیک منطقه تحلیل کند. بویژه مهم است که بتوانیم از منظر طرف خارجی به موضوع نگاه کنیم و ببینیم آنها در پی چه بودند و آنچه را که رخ داد چگونه تحلیل کردند.
اول- نخستین نکته این است که دقت کنیم در 25 بهمن در واقع چیزی که بتوان نام آن را یک رخداد با اهمیت گذاشت اساسا رخ نداده است. چند ساعت، در چند خیابان همیشه شلوغ تهران، چند صد نفر به اوباش گری پرداختند و بعد بلافاصله، بعد از اینکه نیروهای انتظامی و مهم تر از آنها مردم را در مقابل خود دیدند، از صحنه غیب شدند. همین. در یک شهر 10 میلیون نفری، در شهری که میرحسین موسوی چیزی قریب به دو میلیون رأی داشته است و در یک کشور 70 میلیونی، بعد از هفته ها تبلیغات بی امان، گسیل انواع و اقسام گروه های تروریستی از گوشه و کنار به تهران و به کار گرفتن همه انواع شیوه های عملیات روانی و دروغ گویی، سرجمع، چند صد نفر اوباش گرد هم آمدند. آیا این پدیده ای است که لازم باشد به لحاظ امنیت ملی و استراتژیک آن را جدی بگیریم؟ قطعا چنین نیست. در این شهر بزرگ، حتما این تعداد اراذل پیدا می شود و برای تشخیص اینکه اینها «مردم» نیستند فقط دو چشم لازم است که البته در مواردی یا نیست یا اگر باشد گشوده نمی شود. این نکته ای است که غربی ها هم دریافته اند. از هیلاری کلینتون، باراک اوباما و شیمون پرز که خاورمیانه را بر سر خود ویران شده می بینند و طبعا حال و روز درست و حسابی ندارند اگر بگذریم، حتی یک تحلیلگر نام و نشان دار غربی نگفته است که آنچه روز 25 بهمن در تهران رخ داد ارزش جدی گرفته شدن دارد. این گام اول است. یک گام بسیار مهم که تاکید می کند آنچه روز 25 بهمن در تهران گذشت در قیاس با امواج عظیمی که در حال درنوردیدن منافع حیاتی آمریکا در خاورمیانه است، براستی هیچ نیست و همه امید آمریکایی ها هم این است که با توسل به ماشین پروپاگاندا این «هیچ» را امری درخور اعتنا جلوه بدهند و خلأ واقعیت را با رسانه پر کنند. در این دام نباید افتاد.
دوم- آمریکا در پی چیست؟ در این تردیدی نیست که برنامه ریزی و اجرای حادثه 25 بهمن با آمریکا و اسراییل بوده است. اینجا جای بحث تفصیلی در این باره نیست اما اجمالا این مقدار را باید گفت که آمریکایی ها با واسطه MI6 موسوی و کروبی را به انتشار بیانیه تجمع در این روز ترغیب کردند (مستندات شفاف آن موجود است)،شبکه های نفاق را برای خونین کردن تجمع به تهران فرستادند (دستگیری ها این موضوع را ثابت کرده است)و تمامی شبکه های ماهواره ای، اینترنتی و پیامکی در اختیار خود را برای ایجاد آشوب در این روز با همه ظرفیت فعال کردند (مستندات این موضوع آشکار است). اگر اینطور باشد -که قطعا هست- سوال این است که هدف چه بوده است؟ این سوا، چهار پاسخ مهم دارد. اول اینکه مهم ترین هدف آمریکایی ها - که کدهای فراوانی برای اثبات آن وجود دارد- انتقال بحران از منطقه به داخل ایران و سبک کردن بار خود است. آمریکایی ها تصور می کنند برای کنترل تحولات منطقه باید ایران را به خود مشغول کنند. دوم اینکه طرف های غربی تصور می کنند اگر داخل ایران بحرانی شود، تحرکات انقلابی در منطقه که همه از الگوی استوار ایران تاثیر پذیرفته رو به خاموشی خواهد رفت. سوم، تحلیل آمریکایی ها این است که اگر داخل ایران بحرانی شود اعتماد به نفس ایران کم می شود و نمی تواند از تحولات منطقه برای خود در آینده فرصت سازی و ظرفیت سازی کند و نهایتا چهارمین هدف این است که آمریکایی ها فکر می کنند آشوب آفرینی داخل ایران باعث می شود به لحاظ تبلیغاتی از انفعال 3 هفته گذشته خارج شوند و بتوانند ادعا کنند تحولات منطقه از ایران تاثیر نپذیرفته و ضد آمریکایی نیست.
سوم- آیا 25 بهمن آمریکا را به این هدف خود رساند؟ در وهله اول ثابت شد که آشوبگران در خیابان تهران «مردم» نیستند بلکه جمعی اوباش و ترویستند که فقط می توانند ظاهر و غایب شوند و بیشتر از شیشه شکستن کاری از آنها برنمی آید. علنا نه، اما در خفا حتما هستند کسانی در سیا و موساد، که بنشینند و با خود فکر کنند روی کدام دیوار در حال یادگاری نوشتن هستند و با وجود خیزش عظیمی شبیه آنچه در 22 بهمن رخ داد توقع ایجاد حرکت سیاسی از جانب فتنه سبز مثل آن است که از اموات توقع شرکت در مسابقه بیس بال و بعد هم برنده شدن داشته باشند! نکته بعدی این است که آمریکایی ها ظاهرا حواسشان نیست که با کشاندن موسوی و کروبی به ورطه اقدام تروریستی تنها کاری که کرده اند تبدیل کردن آنها به یک مسعود رجوی دیگر بوده که این بار نه در مخفی گاه های پاریس و لندن، بلکه وسط تهران و در دسترس مردمند و طبعا در زمانی کوتاه هم توجیه و هم اراده کافی و فراگیر برای برخورد با آنها بوجود خواهد آمد. مبارزه سیاسی یک چیز است، محاربه و تروریسم و آدم کشی چیز دیگر. اولی را تحمل می کنند اما دومی را به قبرستان مسلمین هم راه نخواهند داد. مسئله بعدی بسیج خواص بعضا ساکت علیه سران فتنه است که حقیقتا باید آن را دستاورد سیاسی مهمی به حساب آورد که اگرچه دیرهنگام است اما در هر حال همین جای خوشوقتی دارد و یکی از هدف گذاری های مهم نظام در عملیات بصیرت افزایی بوده که اکنون به لطف بی خردی آمریکایی ها محقق شده است. حالا مقایسه کنید: مقداری ناآرامی ایجاد شده و خسارتی مختصر به شهر خورده اما در مقابل مطالبه برخورد بسیار سنگین با سران فتنه در میان توده مردم فراگیر شده و خواص ساکت به مردم پیوسته اند. چه کسی برنده است؟
چهارم- در اینجا فرصتی برای فهرست کردن شکست های آمریکا نیست. آمریکایی ها مدت ها تصور می کردند اگر مسئله ایران را حل کنند مسئله خاورمیانه را حل کرده اند. حالا کم کم در حال متوجه شدن این نکته هستند که قدرت نرم ایران در منطقه مدت هاست پایه دژهای به ظاهر مستحکم آنها را ویران کرده اما آنها زمانی متوجه این موضوع شده اندکه بنای آن دژها یکی پس از دیگری در حال فرو ریختن است و فرصتی برای مرمت نیست. برای متوقف کردن ایران مدتهاست دیر شده است. آمریکایی ها در منطقه مردم را رها کردند و دیکتاتورها را چسبیدند اما نظام ایران هرگز حاضر نشد میان خواست مردم خود و خرده فرمایشات آمریکا دومی را انتخاب کند. آمریکا می خواهد قدرت نرم ایران در قاهره، منامه، امان و ریاض را با عملیات نیمه سخت در تهران مهار کند یا پاسخ بدهد اما این هدف گذاری مسخره تر از آن است که دست یافتنی باشد. آمریکایی ها اکنون در میانه پارادوکسی عمیق گرفتار شده اند. در اظهارات دیروز اوباما که مثلا برای قوت قلب بخشیدن به موسوی و کروبی و اوباش حامی آنها بیان شده بود هیچ اشاره ای به یمن، بحرین، عربستان، کویت و اردن نشد در حالی که سیل خروشان مردم در آن کشورها که همگی متحدان استراتژیک آمریکا محسوب می شوند هفته هاست در خیابان جاری است و برخلاف اوباش حامی موسوی و کروبی در تهران که همه هنرشان حمله به نوجوانان بی دفاع است، دستاوردهای سیاسی مهمی همچون ساقط کردن چند دولت داشته است. آمریکایی ها چند صد نفر ازاذل را در تهران مردم می دانند اما میلیون ها مرد و زن معترض در کشورهای زیر بلیط خود را نایده می گیرند و همین اعتبار اخلاقی لازم برای تولید قدرت نرم در منطقه را از آنها گرفته است.
پنجم- پاسخ انقلاب را با هرج و مرج نمی توان داد. در هیچ کجای تاریخ اوباش حریف مردم نشده اند. حقیقتی را که پیش چشم همه است تحریف می توان کرد -آن هم برای زمانی کوتاه- اما تغییر نمی توان داد. انقلاب ضد آمریکایی خاورمیانه با رژه مورچگان درتهران متوقف نخواهد شد و بلکه برعکس جان خواهد گرفت چرا که همه ملت های خاورمیانه اکنون می بینند ایران به مثابه یگانه الگوی انتفاضه آنها کشوری بانشاط و استوار و برخوردار از حمایت بی دریغ مردم است که روزانه چند بار پیچیده ترین توطئه های کینه توزترین دشمنان خود را با موفقیت خنثی می کند و خم به ابرو نمی آورد. ضربه ای که آمریکا در منطقه خورده بسیار سنگین است اما ضربه ای که تلاش می کند به ایران وارد کند از حد بازیچه ای کودکانه فراتر نمی رود. پروژه تهران که شکست خورد، آمریکایی ها باید منتظر پاسخ آن در پایتخت های دیکتاتوری های منطقه باشند.

محسن محسنی بازدید : 254 شنبه 30 بهمن 1389 نظرات (0)

ولایتی: تردید ندارم که موسوی و کروبی با بیگانگان در ارتباط هستند
مشاور رهبر معظم انقلاب با بیان اینکه تردیدی ندارم موسوی و کروبی با بیگانه در ارتباطند و در حوادث بعد از انتخابات به دنبال براندازی بودند، تاکید کرد: بزرگانی که بعد از بروز آشکار فتنه باز هم با سکوت خود رضایت نشان دادند، حیثیت و اعتبار خود را در نزد مردم از دست می دهند.

به گزارش مشرق، علی اکبر ولایتی مشاور بین الملل رهبر انقلاب در گفت‌وگو با مهر با اشاره به اقدامات سران فتنه که به اغتشاشات 25 بهمن انجامید، گفت: نظرشخصی من این است این افراد که در مقابل نظام ایستاده اند چه آقای موسوی و چه آقای کروبی نوع کارهایی که می کنند در هیچ چارچوب و قالب پذیرفته شده حتی در کشورهای مدعی لیبرالیسم وجود ندارد. یعنی آنجا هم اگر کسی بخواهد تظاهراتی انجام بدهد حتما باید با کسب اجازه از مقامات امنیتی و پلیس باشد و اگر اجازه ندادند حق تظاهرات ندارند تا جایی که بنده اطلاع دارم تظاهرات 25 بهمن چنین اجازه ای نداشت.

وی افزود: من خاطرم هست در آمریکا که در آنجا تحصیل کرده ام نیز اگر انجمن اسلامی دانشجویان قصد داشت راهپیمایی داشته باشد حتما می بایست با اطلاع پلیس باشد والا این اجازه داده نمی شد. حتی زمان و مدت تظاهرات نیز باید به اطلاع مقامات پلیس رسانده می شد به شکلی که گاهی مواقع تعداد نیروهای پلیس بیش از تعداد دانشجویان بود و پلیس دورتا دور آنان را محاصره می کرد.

* موسوی و کروبی اصل نظام را به معارضه طلبیدند

ولایتی ادامه داد: اینها عملا در طی این مدت اصل نظام را به معارضه طلبیدند و اساس نظام را زیر سئوال بردند و در این راه تا درگیری های خشونت آمیز و ارتباط با بیگانه پیش رفتند هیچ یک از این نکاتی که عرض شد در جوامع غربی برای گروههای معارض پذیرفته نیست یعنی فرض کنید یک حزبی در یک کشور در اقلیت است اگر تظاهرات می کند حق ندارد قانون اساسی و مبانی نظام را زیر سئوال ببرد یعنی آزادی که وجود دارد بر اساس آن قانون اساسی است که در آن کشور حاکم است نمی شود انسان از مصرحات قانون اساسی کشورش که آزادی های سیاسی را تضمین کرده به عنوان حق استفاده کند و بخش دیگری را نقض کند.

* ادعای تقلب ادعای کاذبی بود

مشاور امور بین الملل رهبر انقلاب تصریح کرد: نمی شود اشخاصی در قالب اپوزیسیون یا معارض تظاهرات کنند و بعد بگویند برای اینکه ببینیم در آینده چکار باید بکنیم همه پرسی انجام شود که آیا روش حکومت مورد قبول است یا نه. عصاره حرف اینها از بعد از ادعای تقلب که ادعای کاذبی بود همین است موقعی که یکی از ما شش نفر به عنوان حکم مامور شده بودیم تا اعتراضات به نتیجه انتخابات 88 را رسیدگی کنیم، از آقای موسوی سئوال کرد که اگر قرار باشد این انتخابات ابطال شود و دوباره برگزار شود دوباره همین وزارت کشور و همین شورای نگهبان مسئولان برگزاری انتخابات خواهد بود که آقای موسوی گفته بود نه، ما این وزارت کشور و شورای نگهبان را قبول نداریم.

* هدف موسوی و کروبی براندازی بوده است

وی ادامه داد: وقتی کسی شورای نگهبان و وزارت کشور و دولت را قبول نداشته باشد یعنی ارکان نظام را قبول ندارد یعنی می گوید این نظام باید کنار برود و یک نظام دیگر بیاید . در کدام کشور عده ای تظاهرات می کنند که نظام تغییر کند؟! مثلا در آمریکا آیا تظاهرات می کنند که قانون اساسی لغو شود؟ آیا در این صورت اجازه می دهند که این تظاهرات برگزار شود؟ آیا در انگلیس یا فرانسه و آلمان به کسی اجازه می دهند برای تغییر نظام تظاهرات صورت بگیرد؟، بنابراین اینها از بعد از انتخابات هدفشان براندازی نظام بوده است کدام نظام بوده که با براندازان خود مسامحه کند که ما دومی باشیم؟!

* برای موسوی و کروبی "کوسه و ریش پهن" و "شتر سواری دولا دولا" نمی شود

ولایتی گفت: شتر سواری دولا دولا نمی شود ، نمی شود اشخاصی درخواست کنند که تظاهرات در حمایت از مردم مصر برگزار کنند و در آمریکا مسئولین آمریکایی مثل "جو بایدن" که از او سئوال شد که چرا وضعیت مصر این گونه شد پاسخ بدهد در عوض در ایران برای روز 14 فوریه درخواست راهپیمایی شده است یعنی اگر ما به عنوان حکومت آمریکا در مصر دچار مشکل هستیم به خاطر قیام مردم این کشور در ایران طرفداران ما درخواست مجوز کردند و معلوم است ما در ایران داریم برنده می شویم .اینها با هم تناقض دارد نمی شود درخواست راهپیمایی توسط این دو نفر صورت بگیرد و مورد حمایت آمریکا باشد و موضوع این راهپیمایی حمایت از مردم مصر یعنی مخالفین آمریکا باشد؛ معنای این حرف این است که اینها می خواهند دولا دولا شترسواری بکنند. به تعبیر دیگر "کوسه و ریش پهن" نمی شود.

وی افزود: نمی شود اینها در خطی که مورد حمایت آمریکاست حرکت کنند و از کسانی حمایت کنند که در مقابل آمریکا ایستادند و عامل مهم آمریکا را از مملکتش بیرون کرده اند و معلوم هم بود که نمی آیند به نفع مصر شعار بدهند و لذا این عده معدودی که بیرون آمدند و تظاهرات کردند هیچ جا ثبت نشده که علیه مبارک شعار داده باشند و یا به نفع مردم مصر کاری کرده باشند؛ این ساده لوحی یا ساده انگاری اینها نشان می دهد که تصور می کنند مردم ایران این تشخیص را ندارند که صحیح را از ناصحیح جدا نمایند.

* قوه قضائیه باید اقدام کند/ محاکمه سران فتنه یک انتظار کاملا طبیعی است

ولایتی تصریح کرد: رسیدگی به تخلفات قانونی و جرم و جنایت و اقدام علیه امنیت ملی به عهده قوه قضائیه است و قوه قضائیه باید اقدام کند و تا جایی که ما اطلاع داریم ظرف این مدتی که گذشت چند بار از سوی مقامات قوه قضائیه از جمله رئیس قوه قضائیه اعلام شده که با سران فتنه و دست اندرکاران این فتنه برخورد قاطع خواهد کرد بنابراین قوه قضائیه چنین عزمی را دارد. شاید همانطور که نمایندگان مجلس درخواست کرده اند و به نوعی شب گذشته در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی بحث شد و این خواست شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز است قوه قضائیه با این پدیده ها و وقایع و این حرکت های براندازانه برخورد کند و به نظر می رسد این یک انتظار کاملا طبیعی و منطقی است.

* موسوی و کروبی باید جواب خون های ریخته شده را بدهند

وی تاکید کرد: با این کارهایی که این اقایان کرده اند بنده بسیار بعید می دانم که به نصایح مقام معظم رهبری توجه بکنند زیرا امتحانهای بدی داده اند . کسی دلش نمی خواهد افرادی که در داخل کشور سوابق خوب دارند در چاله ای بیفتند که بیگانگان برایشان کنده اند . اینها هر حرکتی که کرده اند از چاله به چاله عمیق تر یا به چاه افتاده اند آنها دیگر حالا باید جواب خون های ریخته شده را بدهند.

* اگر حتی موسوی و کروبی توبه کنند، باز هم باید محاکمه شوند

اگر هم برگردند باید پاسخ اینها را بدهند یعنی باید محاکمه شوند. اینکه نمی شود هر کس هر کاری دلش خواست بکند بعد بگوید توبه کرده ام. یک وقت امری بین انسان و خداست که توبه می کند و خدا ارحم الراحمین است ممکن است ببخشد. اما اینها حق الناس به گردنشان است و توبه حق الناس این است که حقوق تضییع شده مردم احیا شود و این نمی شود مگر با محاکمه آنها.

نمی شود که آشوب به پا کنند،عده ای را فریب بدهند، مجال برای وارد شدن عوامل بیگانه به صحنه فراهم کنند و از قبل آن عده ای جان خود را از دست بدهند همچنان اینها بدون محاکمه و مجازاتی که قوه قضائیه برای آن تعیین می کند بمانند.

مشاور رهبر انقلاب خاطرنشان کرد: حفظ نظام، حمایت از استقلال و تمامیت ارضی کشور ، تقابل جدی با بیگانگان و عوامل بیگانه وظیفه همه است که این دو نفر بدون تردید بازیچه عوامل بیگانه هستند.

* تردید ندارم موسوی و کروبی با بیگانه در ارتباط هستند

درخصوص ارتباط این دو نفر با بیگانه و تلاش آنها در جهت خدمت به بیگانه به لحاظ سیاسی تردیدی نیست اما به لحاظ امنیتی و قضایی مقامات مربوطه باید بررسی کنند. بر اساس تحلیل سیاسی که بنده دارم نمی شود این افراد و کسانی که کمک به آنها می کنند مرتبط با بیگانه نباشند هیچ تردیدی ندارم. به دلیل اینکه درست موقعی که اینها سخن می گویند و یا بیانیه می دهند بلافاصله حکومت هایی که با جمهوری اسلامی تعارض اساسی و بنیانی دارند مثل انگلیس و آمریکا مثل رژیم صهیونیستی به تایید این افراد مبادرت می کنند.

وی اظهار داشت: این جمله به ظاهر ساده اما عمیق امام را نگاه کنید که فرمود هر کس ببیند آمریکا یا دیگر دشمنان جمهوری اسلامی از او تعریف می کند در اصالت و صحت عمل خودش شک کند.

کسانی که با تاریخ اسلام استعمار و معاصر آشنا هستند می دانند کسانی که به دنبال اعمال سلطه هستند از عوامل مختلف برای تثبیت سلطه استفاده می کنند و از مهمترین عوامل، استفاده از عوامل به ظاهر خودی ولی مرتبط با بیگانه است. ما اینقدر از این نمونه ها داریم که بعدها اسنادش درآمده از "سدان" که مدیر عامل شرکت نفت ایران و انگلیس در زمان حکومت مصدق بود گرفته تا شاپور بختیار یا قبل از آن میرزاآقاخان نوری ، میرزاعلی اصغرخان اتابک و سید ضیاءالدین طباطبایی از این نمونه ها هستند.

ولایتی افزود: مثل روز روشن است هر گاه بیگانه از ایرانی ها در ایران یا مصری ها در مصر ، هندی ها در شبه قاره هند حمایت کردند این در خدمت منافع آنان است که این کار را می کنند والا اگر حرکت ملی باشد در جهت استقلال و عزت ملی است ،انگلیس و آمریکا که عزت و استقلال ما را نمی خواهند. شیمون پرز بعد از فتنه 88 می گوید اینها به نیابت از ما می جنگند ، اوباما از آقای موسوی اسم می برد و از او حمایت می کند همین اوبامایی که مبارک متحدش بوده و تحت فشار به رفتن مبارک رضایت می دهد همین اوبامایی که در مقابل جمهوری اسلامی ایران ایستاده و انواع تحریم ها را علیه ملت ما برقرار کرده با بیانیه هایی که اینها صادر می کنند مثل این است که یک مژده بزرگ دریافت می کنند چنان رسانه های غربی به این می پردازند.

* موسوی و کروبی عقل و ایمان ندارند/ به اسلام و ایران هم علاقمند نیستند

وی تصریح کرد: اگر کسی در درجه اول عقل و ایمان داشته باشد و به اسلام و ایران علاقه داشته باشد نمی آید دشمنان ایران و اسلام را شاد کند و در جهتی حرکت کند که خطش را آنان ترسیم کرده اند.

اینها اعلامیه می دهند، شب خبر اول بی بی سی و رادیو آمریکا و رادیو اسرائیل می شود آنها این بیانیه را در مقابل حرکت مردم مصر قرار می دهند. به نظر می رسد اینها با کارهایی که کردند خود را از لطف خدا محروم کردند.

* شخصیت هایی که سکوت می کنند، حیثبت و اعتبار خود را از دست می دهند

ولایتی ادامه داد: کسانی که وجاهتی داشتند و در مقابل این فتنه سکوت می کنند به تدریج وجاهتشان را از دست می دهند چنان که دادند. یعنی آبروی افراد ، حیثیت سیاسی افراد، آبروی سیاسی اشخاص در طول سالها جمع می شود و ممکن است با حرکاتی در طی چند روز از بین برود حتما کسانی که در مقابل فتنه سکوت کردند یا با سکوت خود رضایت خود را نشان دادند و یا بعد از بروز آشکار فتنه باز هم سکوت کنند اینها حیثیت و اعتبار خود را در نزد مردم از دست می دهند.

مشاور امور بین الملل رهبر انقلاب خاطرنشان کرد: تحولات خاورمیانه یک تحولات اصیلی است که در طی سالها شکل گرفته و به پایان 24 سال حکومت دیکتاتوری "بن علی" انجامید و عقده های فرو خورده مردم را به یک باره منفجر کرد.

در تونس دیگر بن علی بر نمی گردد و شرایط قبلی نیز دیگر بر نمی گردد. در مصر هم نه حسنی مبارک بر می گردد نه شرایط زمان حسنی مبارک همین که عکس حسنی مبارک برداشته شد و به جای آن " الله "جل جلاله گذاشتند یعنی اینکه فرعون رفت و حاکمیت خدا بازگشت. با این کارها و بازیهای عوامل بیگانه کارهای اصیل و مبارزات سراسر خاورمیانه ممکن است چند روزی موقتا تحت شعاع قرار بدهد اما در اصل آن تغییر ایجاد نمی شود و این مراحل می گذرد چند روز اسباب دست تبلیغات آمریکاست و بعد مبارزات منطقه به مسیر خود ادامه خواهد داد و این قطعی است.

محسن محسنی بازدید : 364 شنبه 30 بهمن 1389 نظرات (0)

سفر عضو شاخص اخوان المسلمین به ایران
یک عضو شاخص اخوان المسلمین مصر برای شرکت در کنفرانس وحدت اسلامی به ایران سفر می کند.


به گزارش مشرق به نقل از مهر، دکتر کمال هلباوی از اعضای ارشد اخوان المسلمین مصر روز جمعه جهت شرکت در کنفرانس وحدت اسلامی به تهران سفر می کند.

بیست و چهارمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی با سخنرانی رییس‌جمهور و با حضور اندیشمندان اسلامی، ۳۰ بهمن تا ۲ اسفند برگزار می‌شود.

محسن محسنی بازدید : 240 شنبه 30 بهمن 1389 نظرات (0)
انتقاد ابطحی از خاتمی، موسوی و کروبی
سید محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر رئیس‌جمهور اصلاحات و عضو مجمع روحانیون مبارز با انتقاد از خاتمی و این مجمع گفت، مجمع روحانیون مبارز به ریاست خاتمی در شب بیست و پنجم بهمن جلسه داشت اما فقط درباره مصر اظهارنظر شد.

به گزارش مشرق، سید محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر رئیس‌جمهور اصلاحات و عضو مجمع روحانیون مبارز در یادداشتی با عنوان "نقد درونی " به تحلیل حادثه 25 بهمن‌ماه پرداخته است.

متن کامل این یادداشت به این شرح است:

از قدیم ضرب المثلی شنیده بودم که آدم بد باشه و بگوید بهتر از این است که فلان باشه و نگوید.

بعد از اتفاقات سال 88 و برخوردهایی که صورت گرفت، دو نکته اساسی در درون جبهه اصلاحات مغفول شد، یکی اینکه فاصله خواست و توقع خیلی از کسانی که خود را مخاطب جنبش سبز معرفی می کردند و خواستهای اعلام شده رهبران جنبش سبز بسیار زیاد شده بود و متأسفانه نه کسانی که توقع سقوط نظام را داشتند و نه رهبرانی که خواستار اجرای قانون اساسی بودند و ادعای تبعیت از خط نورانی امام را می کردند، صادقانه مرزهای خود را از یکدیگر جدا نکردند و آنرا و لوازم آن را تبیین نکردند.

نکته دیگر هم این بود که کسانی که هزینه های دردناکی برای اهداف رهبران جنبش سبز داشتند نفهمیدند که خواست مشخص آنان چیست و بهترین راه برای رسیدن به آن خواسته ها چیست.

اگر قرار باشد بی رودربایستی و صادقانه تحلیل کنیم: اعتراضات از نتایج انتخابات ریاست جمهوری شروع شد. خواست اولیه بررسی نتایج انتخابات بود. کسانی که به تجربه تاریخی رفتار حاکمیت را می شناختند به خوبی میدانستند و پیش بینی میکردند که این نظام با پشتوانه نیروهای وفادارش پهن شدن در خیابان و مبارزات خیابانی را بر نمی تابد. تجربه عملی در روزهای عاشورا و 22 بهمن 88 هم نشان داده بود که جز آسیب جوانان و هتک حرمت های فراوان به همه مقدسات نتیجه دیگری ندارد و مهمتر اینکه این رفتارها با خواست اجرای فانون اساسی و بازگشت به خط امام هیچ تناسبی نداشت. در این میان تکلیف دو دسته خیلی روشن بود. یکی کسانی که رسما و بی رودربایستی خواستار سقوط نظام جمهوری اسلامی بودند و دیگر کسانی که پای انقلاب اسلامی و دفاع از آرمانهای اولیه آن محکم ایستاده بودند. این دو طیف فاصله زمین تا آسمان را با یکدیگر در مبانی باید داشته باشند. مخلوط شدن این دو طیف با این همه فاصله همه آرمانها و زندگی نسل فعلی را درهم ریخت.

دعوت به راهپیمایی 25 بهمن هم یکی از این اتفاقات پر تناقض بود. که آشنایان به سیاست می توانستند با توجه به تجربه گذشته نتایج تلخ آن را پیش بینی کنند. وقتی چند ماه قبل آقای خاتمی صحبت از شرکت در انتخابات -با شرائطی که اعلام کردند- را می کند و یا تشکل بزرگی مثل مجمع روحانیون مبارز با حضور و ریاست آقای خاتمی در شب بیست و پنجم بهمن تشکیل جلسه می دهد و فقط در مورد حوادث مصر اظهار نظر می کند، نشانه این است که بخش مهمی از این جریان واقعیت های درست یا نا درست حاکمیت و جامعه را درک کرده است.

نقد مسؤولان حکومتی بارها در برخورد با این حوادث از سوی طیف های مختلف مطرح شده است اما اگر ما به نقد درونی جبهه اصلاحات در این حوادثی که اثرات دراز مدت آن برای نسل معاصر بسیار دردناک است نپردازیم، همواره در معرض آسیب و حذف شدن و به دست نیاوردن هیچ دست آوردی محکوم خواهیم بود.
در این یادداشت به نکات نقد آمیزی از این اتفاقات و تناقضات درحوادث روز 25 خرداد می پردازم. گرچه میدانم در این فضای غبار آلود نوشتن این ها که آن را حقیقت میدانم سخت است و عکس العمل‌هایی را بر می‌انگیزد به همین دلیل برای شنیدن هر نقد منصفانه‌ای آماده‌ام:

1- ماجرا از دعوت آقایان کروبی و موسوی برای راهپیمائی حمایت از مردم مصر شروع شد. در دل همین دعوت نهقته است که سرنوشت سایر ملت ها برای آنان مهم است و نمی توان تنها به سرنوشت ملت ایران بسنده کرد. طبعا اگر سرنوشت سایر ملل پر اهمیت است، سرنوشت مردم فلسطین که مظلوم ترین مردم نیم قرن اخیر هستند دارای اهمیت فراوان تری است. طبیعتا مرز آشکاری بین این ایده و تفکر کسانی که شعار نه غزه نه لبنان را دادند وجود دارد. ضمن اینکه هیچ کس انکار نمی کند که جنس انقلاب مردم مصر از جنس انقلاب اسلامی است که مردم ایران در سال 57 آن را تجربه کردند و در آن خواستار تغییر نظام و رفتن شاه و حاکمیت شاهنشاهی بودند.

2- اگر ادعا شود که دعوت به راهپیمائی برای حمایت از مردم مصر و تونس بهانه‌ای برای دعوت مردم به خیابانها بوده است، بلافاصله این سئوال مطرح میشود که هدف از کشاندن مردم به خیابانها چه میتواند باشد؟ حضور پرجمعیت مردم در اعتراض به شیوه انتخابات در 25 خرداد 88 نمونه بارزی است که پشت این دعوت ها، هدف قابل اجرائی وجود نداشت. رهبرانی که همچنان ادعای حفظ نظام، پایبندی به قانون اساسی، تبعیت از خط نورانی امام خمینی را میکنند و دنبال اصلاح و نه انقلاب هستند و حتما نظام را قابل اصلاح میدانند که مخاطبان خود را به انقلاب و از بین بردن اصل نظام دعوت نمیکنند، راه حل خیابانی که مسیر انقلاب و سقوط هر نظامی است با این شعار ها کاملا متناقض است. راه حل اصلاح در همه دنیا گفتگو و تعامل با دست اندرکاران حاکمیت هاست و نه مشابه سازی با حرکت هائی مثل حرکت مردم مصر که رسما خواستار سقوط نظام بودند

3- استقلال از میان شعارهای اولیه انقلاب اسلامی، بنا به پذیرش همه تحلیل‌گران داخلی و خارجی پر رنگ‌تر و جدی‌تر در طول سالهای 32 ساله بعد انقلاب در ایران عملی شده است. غرور تاریخی مردم ایران هم همین اقتضا را داشته است که در هر شرائط از دخالت قدرتهای خارجی متنفر و بیزار باشند. در حوادث بعد از انتخابات دهم بارها این استقلال با دخالت های مستقیم قدرتهای خارجی و منجمله در حوادث 25 بهمن مورد هجمه قرار گرفته است. به عنوان یک ایرانی و به عنوان یک وطن دوست، نمیشود در برابر این دخالت های تحقیر آمیز بی تفاوت بود. مسائل داخل کشور با اختلاف سلیقه های گوناگون، اگر راه را بر دخالت قدرتهای خارجی باز کند حتما باید در برابر آن موضع گرفت. عموم مردم امروز ایران حتی کسانی که به شدت از عملکرد مجریان ناراضی هستند، از اعلام حمایت و رضایت اتحادیه اروپا و رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا و راه طی شده سلطنت طلبان و همراهان دشمن بعثی احساس تحقیر و ذلت میکنند.

4- نسلی که انقلاب اسلامی را به وجود آورده است، وقتی مشکلات را می بیند، حتی اگر نسل های بعد بخواهند انقلاب جدیدی بکند، نمی توانند و حق ندارند که به عنوان شریک آن نسل خود را قلمداد کنند. انقلاب اسلامی ثمره تلاش نسل ما است. خوبی و بدی آن را باید نسل ما بپذیرد و اگر میتواند بدی‌ها را اصلاح کند. فرصت طلبانه‌ترین کار این است که نسل انقلاب 57 خود را رهبر و شریک نسلی بداند که احیانا خواست‌های متفاوتی دارند. بی‌شک کسانی در جامعه هستند که یا اصل انقلاب اسلامی را قبول ندارند و یا مبانی اساسی آن را، اگر با این نسل بی رودربایستی حرف بزنیم و با آنان صادق باشیم باید با صراحت به آنان بگوئیم که نسل ما انقلاب کرد و برای حفظ آن تلاش کرد و علیرغم اعتراض به شیوه‌های اجرائی از مبانی آن دفاع میکند، ایستادن در جایگاه رهبری کسانی که به هر دلیل این مبانی و یا اصل انقلاب را نمی خواهند از سوی معتقدان به حفظ نظام هم ظلم به نفس است و هم ظلم به آنها.

5- در صورت شفاف نبودن مواضع ما و به خصوص با توجه به تجربیات گذشته، در وضعیت موجود، استفاده ابزاری از این نسل و قربانی کردن آنان که خواست‌های متفاوتی دارند و در پرده ابهامی که ما به وجود می آوریم، گمان میبرند خواست مشترکی با ما دارند، خیانت نابخشودنی محسوب میشود و جامعه جوان کشور را به یاس تاریخی بی دلیلی میکشاند که صدها برابر از خواست های مقطعی ما برای این نسل دردناکتر است. فراموش نکنیم که نسل جوان در آغاز زندگی است و مثل ما در بخش پایانی زندگی قرار ندارد و حق دارد که از زندگی بهره بگیرد.

6- رودربایستی‌هائی که رهبران مخالفان فعلی با جامعه دارند، آیند‌ه‌ای مبهم و تلخ را برای نسل جوان کشور رقم میزند. در تجمعات روز 25 بهمن، بنا به روایت همه تحلیلگران، تجمع کنندگان خواستار حذف رهبری نظام بودند. این خواست با اصرار به عمل به قانون اساسی که در آن ولایت مطلقه فقیه وجود دارد و یا با پایبندی به خط امام منافات دارد. چرا این مرز را روشن نمیکنیم؟ کسانی که در تجمعات 25 بهمن شعار حذف رهبری و اصل نظام را دادند یا تصور میکنند که رهبران دعوت کننده نیز چنین خواستهائی دارند و یا میدانند که نظر آنها این نیست و از رهبران به عنوان یک سپر استفاده ابزاری میکنند. این سو هم اگر شجاعتر بود یا صادقانه همین شعارها را می داد و یا رسما اعلام میکرد که نمیخواهند ابزار باشند و تکلیف این نسلی که همه هزینه ها مثل گوشت قربانی بر عهده آنان است، روشن می‌شد. واقعیت هم این است که اگر به اصلاحات باور هست، نمی‌شود این خواست‌های ساختار شکن را رد نکرد و اگر فکر میکنند این نظام، اصلاح پذیر نیست باید رسما برای سقوط آن تلاش کرد و هزینه‌ها را هم خود بپذیرند و کسانی که به این فکر باور دارند. وضع موجود شتر سواری دولایی است که با هیچ منطقی قابل قبول نیست.

7- اتفاق تلخ‌تر حادثه روز 25 خرداد [ظاهراً منظور نویسنده بهمن است]، ورود خشونت سازمان یافته به درون مردم بود که حداقل دو نفر کشته شدند. دستگاههای اطلاعاتی از نفوذ منافقین خبر می دهند. این یک فاجعه است. وقتی چنین امکانی هست، در چنین وضعیتی باید برای دعوت مردم به خیابان این محاسبات را هم کرد.

8- افراطیون همیشه دشمن بزرگ مردم بوده‌اند. راه نجات آینده کشور هم از دالان دوری از افراطیون و اعتقاد به اصلاح مستمر غیرساختاری و صف بندی در برابر بیگانگان ودوری از خشونت و پایبندی به قانون میگذرد. کسانی هستند که بر این باور نیستند، به حذف حداکثری و جذب حداقلی بر خلاف نظر رهبر انقلاب می‌اندیشند و ابزار کافی هم دارند. ما نباید راه را برای غلبه این مجموعه باز کنیم.

باور کنیم: وحدت، همدلی، همکاری برای رفع نواقص و مفاسد، پرهیز از انتقام جوئی، دوری از تهمت و اتهام و فحاشی، حفظ استقلال و مرزبندی با قدرتهای خارجی، حفظ کرامت و آزادیهای مصرح در قانون اساسی و فراخوان به اصلاح در زیر سقف نظام و رهبری ضرورت فعلی کشور ماست.

محسن محسنی بازدید : 255 شنبه 30 بهمن 1389 نظرات (0)

-small;">حمایت جنایتکار شماره‌یک دنیا از سران فتنه

-small;">رئیس رژیم صهیونیستی که به‌دلیل جنایات این رژیم علیه مردم مسلمان فلسطین و لبنان در میان افکار عمومی جهان اسلام و برخی مردم دنیا به‌عنوان جنایتکار شماره یک شناخته می‌شود، پس از حمله به رئیس‌جمهور کشورمان، شعار دادن نمایندگان ملت علیه سران فتنه را زشت خواند.

-small;">رئیس رژیم صهیونیستی که به‌دلیل جنایات این رژیم علیه مردم مسلمان فلسطین و لبنان در میان افکار عمومی جهان اسلام و برخی مردم دنیا به‌عنوان جنایتکار شماره یک شناخته می‌شود، پس از حمله به رئیس‌جمهور کشورمان، شعار دادن نمایندگان ملت علیه سران فتنه را زشت خواند.

-small;">شیمون پرز که صبح امروز در کنفرانس رییسان سازمان‌های یهودی امریکا سخنرانی می‌کرد، به رئیس‌جمهور کشورمان حمله کرد و او را مایه ننگ تاریخ و فرهنگ ایران و موجب درد و رنج‌های مردم کشورمان خواند.

-small;">وی سپس به نمایندگان مجلس که روز گذشته علیه سران فتنه شعار داده و خواستار محاکمه آن‌ها شده بودند، گفت: روز گذشته صحنه‌های بسیار زشتی را از تلویزیون دیدم که علیه رهبران مخالفین در مجلس ایران شعار سر داده می‌شد و می‌گفتند که آن‌ها را اعدام کنید.
-small;"> 
-small;">جنایتکار شماره یک دنیا در ادامه با اذعان به ناکارآمدی تحریم‌ها گفت که این مسائل نمی‌تواند به‌عنوان یک مانع در مقابل رژیم ایران باشد، بلکه خود مردم باید نیروی بازدارنده مقابل آن عمل کنند.
-small;"> 
-small;">حمایت آشکار رئیس رژیم صهیونیستی از سران فتنه در حالی است که سایت وزارت امور خارجه این رژیم نیز از صبح روز 25 بهمن، شعارها و گزارش لحظه به لحظه ناآرامی‌های محدودی را که جمع معدودی از فتنه‌گران در تهران ایجاد کردند، پوشش می‌داد.
-small;"> 
در عین حال، روز گذشته نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی با سردادن شعارهای مرگ بر موسوی و مرگ بر کروبی از اینکه این افراد علناً و به‌طور کامل در خدمت سیاست‌های امریکا و رژیم صهیونیستی برآمده و با واقحت تمام، به‌عنوان کارگزاران تهدیدزدایی آن‌ها در شرایط موجود که دیکتاتورهای مورد حمایت غرب در مصر و تونس سرنگون شده‌اند، برآمده‌اند، شعار دادند.
 
در جریان رخدادهای روز دوشنبه (25 بهمن تهران) از میان جمعیت 10 میلیونی تهران کمتر از 10 هزار نفر که در میان آن‌ها تیم‌های تروریستی منافقین، سلطنت‌طلبان، خانواده‌های معدومین منافقین و خانواده‌های فتنه‌گران بازداشت شده حضور داشتند، در نظم عمومی تهران اختلال ایجاد کردند و تیم‌های ترور منافقین نیز با بهره‌برداری از این ناآرامی‌ها، پنج نفر از شهروندان را مورد هدف گلوله مستقیم قرار دادند که دو نفر از آنان به شهادت رسید.
 
صبح دیروز (چهارشنبه) پیکر دانشجوی شهید صانع ژاله از چهار راه ولی‌عصر تا دانشگاه تهران بر روی دست ده‌ها هزار نفر از مردم تهران تشییع شد و مشایعت‌کنندگان به اتفاق بازداشت و محاکمه موسوی، کروبی و خاتمی به‌عنوان عاملان فتنه و بانیان خون‌های ریخته شده را خواستار شدند.
 
مردم همچنین از هاشمی رفسنجانی به‌خاطر سکوت او در قبال حوادث اخیر و مواضع او در طول دو سال اخیر به‌شدت انتقاد کرده و کناره‌گیری او از ریاست خبرگان را خواستار شدند.
محسن محسنی بازدید : 228 شنبه 30 بهمن 1389 نظرات (0)

حسین شریعتمداری شب گذشته با حضور در یک برنامه خبری گفت:شهید صانع از کسانی بود که به ما خبر می رساند.

به گزارش جهان مدیرمسوول کیهان با بیان اینکه برخی از ما می پرسند شما این اخبار محرمانه را از کجا می آورید، توضیح داد:اخبار پنهان کیهان از طریق همین بچه حزب اللهی هائی است که همه جا حضور دارند و به ما خبر می رسانند.

وی ادامه داد:اتفاقا شهید ژاله از کسانی بود که به ما خبر و اطلاعات می رساند. مثلا وی چندی پیش با جمعی نزد آقای منتظری رفته بودند که خبر این دیدار را هم به ما دادند و ما منتشر کردیم.

شریعتمداری تصریح کرد:کسانی که علاقه داشته باشند بیشتر دقیق شوند می توانند به اخبار ویژه کیهان مراجعه کنند.

مدیر مسوول روزنامه کیهان همچنین اظهار داشت:من معتقد هستم که ایشان را شناسائی کردند و زدند چون نحوه شهادت هم همین را می گوید.

گفتنی است سراج، دیگر كارشناس این برنامه نیز با اشاره به كرد و سنی بودن شهید ژاله و مناسبت ۲۵ بهمن برای حزب منحله كوموله، ترور وی را برنامه ریزی شده توصیف كرد.

محسن محسنی بازدید : 246 شنبه 30 بهمن 1389 نظرات (0)

حاشیه های میدان ارک تهران

آدمك موسوی در میدان ارك به دار آویخته شد+تصاویر


اقشار مختلف تهران و جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با حضور در میدان ارك و دادگستری تهران خواستار محاكمه هر چه سریعتر سران فتنه شدند.

به گزارش جهان به نقل از فارس، دانشجویان، طلاب و اقشار مختلف مردم تهران پس از نماز مغرب و عشاء شب گذشته(سه‌شنبه) به صورت خودجوش در میدان ارك و مقابل دادسرای عمومی و انقلاب تهران تحصن كردند.

تحصن‌كنندگان با تحصن در این مكان خواستار محاكمه هرچه سریعتر موسوی، كروبی و خاتمی هستند و اعلام داشتند تا ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه در میدان ارك حضور داشته و پس از آن جهت شركت در مراسم تشییع پیكر پاك "صانع ژاله " از دانشجویان دانشگاه هنر تهران كه روز دوشنبه در اغتشاشات خیابانی توسط گروهك منافقین مورد هدف تیر مستقی قرار گرفت شركت خواهند كرد.

در این تحصن و از ساعت ۲۱:۳۰ جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از جمله حسن غفوری‌فرد، مهدی كوچك‌زاده، حجت‌الاسلام حمید رسایی و نقوی حضور داشته و به ایراد سخنرانی پرداختند.

مهدی كوچك‌زاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در جمع تحصن‌كنندگان مقابل دادگستری تهران و مسجد ارگ گفت: مسئولیت این جنایت‌ها و كشته‌ها و زخمی‌های اغتشاشات اخیر مشخصا بیانیه‌ دهندگان و سران فتنه‌ای هستند كه حامیان خود را برای فتنه‌گری روز گذشته فراخوان كردند.

وی افزود: به عنوان یك نماینده مجلس به رئیس مجلس شورای اسلامی و دستگاه قضایی كشور اعلام می‌كنم روزی را فكر كنید كه ما كجا كم گذاشته‌ایم؟

این نماینده مجلس خاطر نشان كرد: سران فتنه مفسد‌فی‌الارض هستند و در این فتنه‌گری‌ها جرم معلوم و مجرم نیز مشخص است و انتظار می رود تا هفته آینده نتیجه بررسی كمیته تحقیق و تفحص مجلس به مردم اعلام شود.

كوچك‌زاده با بیان اینكه تنها كروبی، خاتمی و موسوی مجرم نیستند و كسانی كه در این فتنه‌انگیزی‌ها سكوت اختیار كرده‌اند نیز مجرم هستند تصریح كرد: مردم تاكنون تكالیف خود را به خوبی انجام داده‌اند اما امروز نمی‌توانند كسانی را كه با سازمان‌های سیا و موساد ارتباط دارند تحمل كنند.

این نماینده مجلس با تأكید بر اینكه مراجع و روحانیت بحمدالله تاكنون در مقابل فتنه‌گری‌ها ایستاده‌اند، گفت: خواست ما از بزرگان مجلس خبرگان رهبری این است كه صدای ملت ایران را به رئیس این مجلس اعلام كنند و مراجع و علما نیز صدای ملت را به گوش وی برسانند. نمی‌شود ریاست مجلس خبرگان رهبری در دست كسی باشد كه تنها در این فتنه‌گری‌ها سكوت اختیار كرده‌اند.

كوچك‌زاده در پایان خاطر نشان كرد: شعار ملت ایران اكنون فقط این است: "حرف ما یك كلام، محاكمه والسلام "

پس از پایان سخنرانی مهدی كوچك‌زاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تحصن‌كنندگان با سر دادن شعار " وكیل انقلابی، تشكر تشكر " از مواضع انقلابی این نماینده مجلس تشكر كردند و شعار مرگ بر موسوی، مرگ بر خاتمی و مرگ بر كروبی سر دادند.

در حالی كه ساعات انتهایی شب بود هر لحظه بر تعداد جمعیت تحصن‌كنندگان در میدان ارك تهران افزوده می‌شد.

پس از سخنان كوچك‌زاده، تحصن‌كنندگان با نصب طناب‌‌داری در مقابل دادسرای عمومی و انقلاب تهران مترسك میرحسین موسوی را به دار آویخته و آتش زدند.

تحصن‌كنندگان با سر دادن شعارهای «مرگ بر موسوی»، «مرگ بر خاتمی، «مرگ بر كروبی» ‌از دستگاه قضایی كشور خواستار محاكمه آنان شدند.

همچنین تحصن‌كنندگان با امضای طوماری خطاب به دستگاه قضایی كشور خواستار مجازات هرچه سریعتر سران فتنه شدند.

حجت‌الاسلام رسایی و نقوی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در سخنانی با تاكید براینكه موسوی و كروبی مفسدالارض بوده و باید محاكمه شوند بر حضور پرشور مردم در مراسم تشییع پیكر پاك دانشجوی شهید بسیجی تاكید كردند.



محسن محسنی بازدید : 231 شنبه 30 بهمن 1389 نظرات (0)
فاصله هاشمی با رهبرانقلاب زیاد است
-small;">مهدی طائب، استاد حوزه و دانشگاه گفت: در اوایل سال دوم ریاست جمهوری هاشمی بود که وی گفت که 20 سال باید دوندگی کنم تا خرابکاری‌های میرحسین موسوی در کشور درست شود.
-small;">به گزارش خبرگزاری فارس از سمنان، حجت‌الاسلام و‌المسلمین مهدی طائب ‌در همایش بصیرت سیاسی که در سمنان برگزار شد، اظهار داشت: هاشمی‌رفسنجانی مزدور، خائن و نفوذی دشمن نیست و قصد خیانت هم ندارد، اما مهم‌ترین مشکل وی این است که در 20 سال گذشته آنگونه که باید مسائل را نفهمیده است.
 
-small;">وی تصریح کرد: زمانی که رهبر معظم انقلاب، میرحسین موسوی را به عنوان نخست وزیر نمی‌پذیرفتند، هاشمی دائم اصرار بر این کار داشت و با حضرت امام نیز بسیار در این باب سخن گفت تا اینکه رهبری به حکم بنیان‌گذار انقلاب، وی را برای تصدی سمت نخست وزیری معرفی کرد.

این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: مدتی گذشت و در اوایل سال دوم ریاست جمهوری هاشمی بود، گفت که 20 سال باید دوندگی کنم تا خرابکاری‌های میرحسین موسوی در کشور درست شود.
 
-small;">طائب ادامه داد: همان زمان، رهبری لبخندی زدند. در همین حال هاشمی‌رفسنجانی گفت که شما بدبین نبودید بلکه فهم و بصیرتتان بیش از من بود و ما متاسفانه نمی‌فهمیدیم.
-small;">پ
-small;">این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: هاشمی متاسفانه تنها فکر می‌کند که در حال انجام کار درست است و همه باید باور کنند که او نمی‌تواند شرایط را درک کند و متوجه نمی‌شود که چه کاری درست است و بصیرت لازم را ندارد.
 
-small;">طائب ادامه داد: در زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دور نهم نیز رهبری به هاشمی فرمودند که وارد صحنه انتخابات نشود چراکه سنی از او گذشته و دیگر برای چنین میدانی مناسب نبود، اما وی گوش به این فرموده رهبری نداد و در برابر احمدی‌نژاد متحمل شکست سختی شد.
 
-small;">وی عنوان داشت: هاشمی به خوبی می‌داند که فاصله‌اش با رهبر معظم انقلاب اسلامی بسیار زیاد است و مردم نیز در برهه کنونی و پس از رهبر انقلاب، به کسی جز امام زمان (عج) برای زمامداری امت اسلام قانع نیستند.
 
-small;">این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به نشست آتی مجلس خبرگان رهبری اظهار داشت: اگر من بودم و در انتخابات ریاست مجلس خبرگان بر کنار می‌شدم، باور کنید که می‌مردم.
 
طائب بیان داشت: اگر فردی در انتخابات پیروز نشود، این شکست جای تحمل دارد اما اگر کسی جایگاهی داشته باشد و آن را از دست بدهد بسیار سخت‌تر است به ویژه در مجلس خبرگان رهبری از دست دادن جایگاه معنای متفاوتی دارد و نشانه افتادگی و ریزش کامل است.


وی تصریح کرد: انسان باید در دو موقعیت احساس خطر کند و آن زمانی است که فرد منحرفی مقبولیت عمومی داشته باشد یا این فرد منحرف دارای قدرت نظامی باشد که خوشبختانه در برهه کنونی، هاشمی هیچکدام را ندارد.
این استاد حوزه و دانشگاه همچنین با بیان اینکه هاشمی در مجلس خبرگان هم پذیرفته نیست، اظهار داشت: وی امروز مقبولیت ذاتی در مجلس خبرگان ندارد و اگر برای دوره آتی ریاست این مجلس نیز به او رای داده شود، تنها برای پاسداشت حرمت خدمات او به نظام است.
طائب خاطرنشان کرد: هاشمی‌رفسنجانی، کروبی، خاتمی و میرحسین موسوی امروز فقط اذیت می‌کنند و هلاک‌کننده نیستند و نباید در این زمینه چندان نگران بود.
محسن محسنی بازدید : 194 شنبه 30 بهمن 1389 نظرات (0)
پیشنهاد امام جمعه تهران درباره موسوی و کروبی



آخرین نیوز:آیت‌الله احمد جنتی در خطبه‌های نماز جمعه این هفته تهران با بیان اینكه مسئله اصلی امروز ما موضوع فتنه است تصریح كرد: من ابتدا با هزار زبان از شما مردم عزیز به خاطر حضور در راهپیمایی 22 بهمن كه برای دنیا باور كردنی نبود سابقه و لاحقه نیز در هیچ كشوری جز كشور اسلامی ما نخواهد داشت تشكر می‌كنم.

وی تصریح كرد: مردم ما پس از انقلاب با جنگ و مشكلات بی‌شماری دست و پنجه نرم كرده و می‌كنند اما در عین حل نه از امام(ره)، نه از نظام، نه از دولت و نه از اركان جمهوری اسلامی نبریده‌اند بلكه حضورشان در صحنه نیز بیشتر شده است. اگر نمونه‌ای از این مردم ما را در دنیا كسی بتواند نشان دهد من حرفم را پس می‌گیرم.

به گزارش ایلنا جنتی حضور مردم در صحنه را دارای پیامی برای دوستان و دشمنان انقلاب در دنیا عنوان كرد و گفت: بعضی‌ها واقع كَرا هستند و همچنین كورند و نمی‌توانند ببینند كه در این مملكت مردم پس از 32 سال به صورت میلیونی به خیابان می‌آیند و شعارهای یكنواخت علیه آمریكا، اسرائیل و ضد ولایت فقیه سر می‌دهند.

دبیر شورای نگهبان افزود : دشمن از این می‌ترسد كه الگوگیری از انقلاب ایجاد نشود اما به كوری چشم آنها مردم در كشورهای جهان از انقلاب ما الگو گرفته‌اند. به عنوان مثال در كشوری همچون مصر با ویژگی‌های علمی شاخص، دیكتاتوری 30 سال حكومت می‌كند و مردم آن را تحمل می‌كنند. پس از مراودات این دولت با اسرائیل، مردم كه باهوش و فهمیده هستند از اینكه زیر بار اسرائیل بروند احساس تحقیر كرده و به میدان آمدند و بالاخره این پدیده مبارك به وجود آمد كه حسنی مبارك در 22 بهمن ماه رفت.

جنتی با بیان اینكه غرب در فكر است كه مهره‌ها را در مصر جابه‌جا كند و مجددا مهره‌های آمریكایی را به جای مبارك بنشاند این موضوع را موجب نگرانی عنوان كرد و خطاب به مردم مصر این اسن كه پیام انقلاب ما مبنی بر توكل به خدا و اسلام‌جویی را بشنوند.

وی همچنین از علمای مصر خواست تا با حركت پا به پای مردم رهبری جریان را به عهده بگیرند و افزود: اگر تا به حال ترس و وحشت و مسئله حقوق‌بگیری از دولت وجود داشت، امروز این علما باید جلوی مردم حركت كنند همانطور كه در كشور ما امام رحمت‌الله این كار را كرد.

دبیر شورای نگهبان قانون اساسی با اشاره به ناآرامی‌ها در دیگر كشورهای اسلامی از جمله بحرین و یمن تاكید كرد: چرا قدرت‌ها نمی‌فهمند كه مردم از آنها اعلام بیزاری می‌كنند و اساسا این قدرت‌ها چه دشمنی با مردم خود دارند ؟ آیا شرط انصاف و انسانیت است كه مردم خود را كشت و به زنجیر كشید؟

خطیب نماز جمعه سپس با اشاره به موضوع فتنه در كشور خطاب به فتنه‌گران گفت: شما عمرتان تمام شده است. اینكه گفته می‌شود سران فتنه باید اعدام شوند باید دانست كه در واقع اعدام و معدوم شده‌ و در جامعه سقوط كرده‌اند؛ آبرو و حیثیت آنها نیز رفته است.

وی با بیان اینكه قوه قضائیه باید در خصوص محاكمه سران فتنه مصلحت‌اندیشی كند، تصریح كرد: من خیال می‌كنم كاری كه قوه قضائیه می‌تواند بكند این است كه باید ارتباط آنها با مردم را به كلی مسدود كند. درب خانه آنها مسدود شود، تلفن‌ آنها قطع شود، اینترنت آنها نیز قطع شود تا نتوانند پیامی بدهند و پیامی بگیرند و در خانه خود زندانی شوند.

جنتی با اشاره به شرایط كشور از جمله پیشرفت‌های علمی و صنعتی چشم‌گیری و جهش علمی و فن‌آوری و با بیان اینكه كشور انرژی هسته‌ای را قبضه كرده ، آینده خوبی را به دنیا و مردم عرضه می‌كند ، گفت: چه می‌شود كه یك دفعه عده‌ای به فكر حمایت از مصر افتاده‌اند، اُف بر شما.
وی تاكید كرد: همه می‌دانستند كه این كار دروغ، ریا و تزویر و حقه‌بازی است زیرا مردم در 22 بهمن از مصر نیز حمایت كردند اما باید پرسید اینان به چه فكری افتادند كه چهار تا آدم شاخ شكسته را به خیابان بیاورند، چند نفر را كشته و مجروح كنند؟

خطیب نماز جمعه در پایان خطبه دوم تصریح كرد:چرا شما نمی‌فهمید كه این مردم شما را قبول نداشته و نسبت به شما نفرت دارند.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، نمازگزاران تهرانی پیش از آغاز خطبه‌های نماز جمعه، با سر دادن شعارهایی از اقدامات 25 بهمن‌ماه ابراز برائت كردند.
"حزب‌الله بیدار است، از آمریكا بیزار است "، " كروبی و موسوی، مزدور و قدرت‌طلب، مرگ بر این گروه آشوب‌طلب "، "موسوی و كروبی اعدام باید گردند "، "كروبی، موسوی و بی‌بی‌سی پیوندتان مبارك "، "فتنه‌گر بی‌حیا ننگت باد، ننگت باد "، "نوكر آمریكایی، شرمت باد، شرمت باد "، "درخواست ما از قوه قضایی، برخورد با مزدور آمریكایی "، از جمله شعارهایی بود كه برخی نمازگزاران پایتخت با سر دادن آنها  ابراز برائت كردند.

آنها  امروز به دعوت شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی پس از اقامه نماز جمعه تجمع كردند و حجت الاسلام ذوالنور در این تجمع كه در میدان انقلاب برگزار شد ، سخنرانی كرد .

به گزارش ایلنا ، راهپیمایان با در دست داشتن پرچم كشورمان و تراكت‌هایی با مضامین «تا پای جان حامی انقلابیم »، «سران فتنه اعدام باید گردند »، و «صبر ملت به سر آمده سران فتنه را اعدام كنید»؛از دستگاه‌ قضایی كشور خواستند تا هر چه زودتر موسوی و كروبی را مجازات كنند.

بخشی از افراد همچنین علیه آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس مجلس خبرگان شعار دادند كه مجری این مراسم از این افراد خواست تا از سردادن شعارهای انفرادی خودداری كنند.
ذوالنور جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در سخنان خود گفت كه یكی از تقاضاهای اصلی تجمع كنندگان از قوه قضائیه، مجازات كردن سران فتنه است .
در پایان این تجمع نیز با صدور قطعنامه‌ای اشدّ مجازات برای سران فتنه را خواستار شدند.

متن كامل این قطعنامه بدین قرار است :
بسم الله الرحمن الرحیم
مُحَمَّدٌ رَسُولُ‌اللهِ وَ الَّذینَ مَعَهٌ اَشِدّاءٌ عَلَی‌الكُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم فتح ـ آیه 29
در حالی كه انوار تابناك انقلاب اسلامی و پژواك فریادهای دشمن‌شكن و ضداستعماری و استبدادی نهضت ملّت بصیر و آزادی‌خواه ایران به رهبری پربركت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(رضوان‌الله تعالی علیه) با در نوردیدن مرزهای جغرافیایی و سیاسی، آزادی و رهایی ملت‌های مسلمان منطقه و جهان را نوید می‌دهد و بارقه‌های بیداری اسلامی با رویش جوانه‌های انقلاب در اقصی نقاط عالم اركان سلطه نظام استكبار جهانی را به لرزه افكنده است، عمله‌های سیاسی آمریكا و رژیم اشغالگر اسرائیل كه بقاء خویش را در ادامه فتنه‌گری می‌بینند برای اثبات نوكری و وابستگی خود با فراخوانی مذبوحانه و دعوت از مشتی منافق و تفاله‌های سلطنت‌طلب و اوباش ضد انقلاب برای ایجاد اغتشاش در بیست و پنجم بهمن ماه با هدف خشنودسازی بیگانگان و امید دادن به دشمنان دین و ملت و فراهم كردن خوراك تبلیغاتی برای رسانه‌های بیگانه و شبكه‌های صهیونیستی و آمریكایی، كوشیدند تا با انتقام‌گیری از استقامت و استواری ملتی بصیر كه با تكیه بر مواضع هدایت‌گرانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دفاع از اصول و آرمان‌های ارزشی انقلاب اسلامی، جریان نفاق و برانداز را در نهم دی و بیست و دوم بهمن سال 1388 در گورستان خشم و نفرت خود دفن نمود، فضایی از رعب و وحشت را برای سرپوش نهادن به شكست‌های پی در پی و مفتضحانه اربابان خارجی خود و كم سو نمودن فروغ بیداری اسلامی در منطقه ایجاد نمایند، اقدام رذیلانه‌ای كه برگ ننگین دیگری را بر پرونده سراسر سیاه و خائنانه سران فتنه و جبهه نفاق نوظهور افزود.
اكنون در آستانه ایام ولادت حضرت ختمی‌ مرتبت، محمد مصطفی(صلی‌الله علیه و آله و سلم) و آغاز هفته وحدت ما شركت‌كنندگان در این تظاهرات اعتراض‌آمیز در اوج خشم و نفرت نسبت به فتنه‌افروزی و وحدت‌شكنی جریان نفاق نوظهور و همصدایی سران فتنه با معاندان شناخته شده انقلاب و نظام اسلامی مواضع انقلابی خود را با ندای توحیدی الله اكبر اعلام می‌داریم:
1ـ حماسه‌سازان شگفتی‌آفرین بیست و دوم بهمن، سناریوی دروغین حمایت از مردم مصر و دعوت سران فتنه برای ایجاد هرج و مرج و اغتشاش در بیست و پنجم بهمن ماه را تلاشی مذبوحانه برای محو حلاوت و شیرینی دستاوردهای حضور میلیونی ملّت شجاع و قهرمان ایران اسلامی در راهپیمایی یوم‌الله بیست و دوم بهمن كه بر اساس عشق و ارادت به امام(ره) و خط اصیل آن پیرمراد در پیروی از ولایت فقیه به حماسه‌ای عظیم برای نمایش ایمان و بصیرت و وحدت و پیوند دوباره ملت با آرمان‌های انقلاب اسلامی تبدیل گردید دانسته و آن را خدمت به دشمنان اسلام و اقدامی در جهت جلوگیری از بازتاب همبستگی ملی و حمایت مردم شریف ایران از قیام ملت به پا خواسته مصر می‌داند و آن را شدیداً محكوم می‌نماید.
2ـ راهیپمایی شكوهمند بیست و دوم بهمن ماه همه ساله موج بزرگی از امید و خودباوری را در دل شیفتگان انقلاب اسلامی و مردم آزادی‌خواه جهان نسبت به استحكام و عزت و اقتدار نظام جمهوری اسلامی و ناامیدی و یأس را در اردوگاه دشمنان كوردل نسبت به عدم تأثیر توطئه‌های گوناگون استكبار جهانی به سركردگی آمریكا بر علیه نظام و انقلاب ایجاد می‌سازد، ما تظاهر‌كنندگان دعوت به اغتشاش در بیست و پنجم بهمن را عدم همراهی آشكار سران فتنه با ملت بزرگ ایران و به رسمیت نشناختن بیست و دوم بهمن به عنوان روز حاكمیت و پیروزی ملت ایران بر كفر و نفاق و استكبار جهانی توسط مردگان سیاسی دانسته و این دعوت را اعلام رسمی جداسازی راه سران فتنه و عوامل وابسته‌شان از اقیانوس عظیم ملّت بزرگ ایران و دوری از صراط مستقیم نهضت و انقلاب اسلامی و پشت كردن به آرمان‌های امام راحل و مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) می‌دانیم و خواستار برخورد شدید دستگاه‌های انتظامی، امنیتی و اطلاعاتی با عوامل داخلی و پیاده نظامان رژیم صهیونیستی می‌باشیم.
3ـ ملت ایران آمریكای جنایتكار و رژیم غاصب صهیونیستی را دشمنان اصلی انقلاب اسلامی و سیاست‌های استعماری آنان را اقدامی در جهت چپاول و غارت كشورهای اسلامی و مردم مسلمان می‌داند و هر اقدامی كه موجب خوشحالی، تأیید و تشویق استكبار جهانی و هم‌پیمانانشان شود را خوشخدمتی و ابراز نوكری به بیگانگان قلمداد نموده و بازی علنی موسوی و كروبی در پازل آمریكا و انگلیس و رژیم جنایتكار اسرائیل و نقش‌آفرینی در سناریوی طراحی شده توسط دشمن را خروج آنان از آرمان‌های امام(ره) و انقلاب و مخالفت با اراده و خواست ملّت شریف ایران و عمق وابستگی و انحراف سران فتنه دانسته و نفرت و انزجار و برائت خود را از حامیان خارجی و داخلی آنان اعلام می‌داریم.
4ـ شنیدن صدای نفاق و ورشكستگان سیاسی و تفاله‌های رژیم نگون‌بخت سلطنتی از حلقوم موسوی و كروبی و اقدام جنایتكارانه عوامل مزدور در ایجاد اغتشاش و آشوب و شهید و مجروح نمودن تعدادی از هموطنان عزیز بار دیگر پرده از چهره خبیث مهره‌های سوخته استكبار و لاشه‌های متعفّن سیاسی فتنه 88 برداشت و نشان داد كه اتّحاد پلید و شوم جیره‌خواران و وابستگان مزدور روی دیگری از نفاق نوظهور و تلاش استكبار جهانی و صهیونیسم بین‌الملل برای گشودن راهی است كه در سال 1360 با عزم و اراده راسخ و استوار ملت غیور و موضع سرسختانه امام عزیز مسدود و منجر به فرار معاندان جنایتكار و پناه گرفتن آنان در زیر چتر حمایتی صدام جنگ‌افروز و خون‌آشام گردید لذا، ملت ایران پیوستن موسوی و كروبی به اردوگاه جبهه كفر و نفاق و تحركات مذبوحانه آنان را ادامه اقدامات كور و جنایتكارانه منافقان به دستور اربابان خارجی‌شان دانسته و آن را شدیداً محكوم می‌نماید.
5ـ اكنون كه هدایت‌های روشنگرانه رهبر فرزانه و حكیم انقلاب اسلامی و خویشتن‌داری مسئولین نظام مقدس جمهوری اسلامی و صبر ملت غیرتمند ایران نتوانسته است سران گمراه فتنه را از جهالت و خواب غفلت بیدار نموده و آنان را از سقوط در جهنم پستی و رذالت و همراهی با دشمنان دیرینه اسلام و انقلاب اسلامی باز دارد ملّت آزاده و شهید‌پرور ایران اجازه نخواهند داد مشتی قدرت‌طلب خود فروخته و ایادی درونی استكبار با عصیان و گردنكشی ارزش‌های اسلامی را به تمسخر گرفته و آرامش جامعه را بازیچه حقد و كینه و خودخواهی قرار دهند و علی‌رغم آغشته بودن دستان كثیفشان به خون جوانان عزیز از مجازات گریخته و با قرار گرفتن درحاشیه امن همچنان با صدور بیانیه‌های فتنه‌انگیز زمینه خوش‌رقصی برای دشمنان انقلاب اسلامی به سركردگی شیطان بزرگ آمریكای جنایتكار و اذباب داخلی‌شان را فراهم نمایند.
6ـ با توجه به فرمایش قاطعانه حضرت امام(رحمة الله علیه) كه فرمود: كسانی كه دعوت به راهپیمایی غیرقانونی و اغتشاش می‌كنند مفسد‌فی‌الارض هستند، شركت‌كنندگان در این تظاهرات اعتراض‌آمیز موسوی و كروبی را مصداق بارز فرمایش آن حضرت دانسته و ضمن ابراز همدردی با خانواده‌های داغداری كه از خرداد سال 88 تا كنون فرزندانشان آماج تیر كینه و بغض منافقان و وطن‌فروشان قرار گرفته‌اند، سران فتنه را مسئول تمامی خون‌های به ناحق ریخته شده و همچنین خسارت‌های مادی و معنوی ناشی از اغتشاشات و آشوب‌های فتنه‌گران می‌داند و با محكوم نمودن هر گونه كوتاهی و تعلّل در انجام وظیفه نهادهای مربوطه و درخواست اشدّ مجازات برای سران فتنه، از قوه قضائیه مصرّانه می‌خواهیم تا فوری و بی‌درنگ به شكایات واصله رسیدگی و با محاكمه موسوی و كروبی كه هدفی جز شكستن اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی و خدمت به دشمنان اسلام و انقلاب ندارند، مزدوران استكبار را به سزای اعمال خیانتكارانه خود برسانند.
7ـ باتوجه به مواضع روشنگرانه رهبر حكیم انقلاب اسلامی و آشكار شدن اهداف اقدامات ساختارشكنانه سران فتنه، ملت ایران از خواص خاموش و دارای مواضع مبهم و دو پهلو می‌خواهد تا ضمن پرهیز از گفتار و رفتار بیگانه‌پسند و ریختن آب به آسیاب فرصت‌طلبان، در اسرع وقت مواضع خود را به صورت روشن، دقیق و واضح نسبت به سران فتنه و حامیان بیگانه آنان اعلام نمایند.
8ـ ملت هوشیار و بصیر ایران بار دیگر حمایت خود را از قیام مردم مصر كه با الگو قرار دادن انقلاب اسلامی می‌رود تا طومار فرعونیان زمان را در هم پیچد اعلام داشته و رساترین پاسخ به اقدامات رذیلانه و تبلیغات پوچ و دروغین رسانه‌های آمریكا، انگلیس، اسرائیل غاصب و همپیمانانشان را پیروی كامل از فرامین رهبر معظم انقلاب اسلامی و حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی و ادامه راه شهیدان گرانقدر راه استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی می‌داند.

محسن محسنی بازدید : 250 شنبه 30 بهمن 1389 نظرات (0)
واکنش یک مسوول به عکس یادگاری صانع ژاله با آیت الله منتظری



آخرین نیوز: حجت الاسلام داود رنجبران در گفتگو با مهر در حاشیه تشییع پیكر پاك دانشجوی بسیجی "صانع ژاله" درباره تصویری كه با عنوان "حضور صانع ژاله در دیدار اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه هنر تهران با حسینعلی منتظری" در برخی سایت‌های ضد انقلاب منتشر شده است گفت: به عنوان یكی از اعضای هیئت نظارت دانشگاه هنر می‌گویم كه در دانشگاه هنر تهران چیزی با عنوان انجمن اسلامی نداریم یعنی سالهاست كه انجمن اسلامی در دانشگاه نداریم.

مدیركل تشكل‌های نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها افزود: البته اینكه كسانی خود را به عنوان انجمن اسلامی خودخوانده در دانشگاه هنر تهران معرفی كنند برای اعضای هیئت نظارت بر تشكل‌های دانشجویی دانشگاه هنر تهران سوال بود.

وی افزود: اینكه عده‌ای بخواهند با انتشار عناوین یا تصاویر مجعول، یك دانشجوی بسیجی را در مسیر دیگری معرفی كنند را محكوم می‌كنیم. برای اعضای هیئت نظارت دانشگاه هنر تهران بسیجی بودن "صانع ژاله" غیرقابل تردید بود لذا در این موقعیت انتشار هرگونه عناوین یا تصاویر مجعولی كه منجر به تضعیف نظام شود را محكوم می‌كنیم.

حجت الاسلام رنجبران ویژگی‌هایی مانند تعلق دانشجوی شهید "صانع ژاله" به اهل تسنن و قومیت كرد را مولفه‌هایی دانست كه می‌توانست زمینه‌ساز ترور برنامه‌ریزی شده و با نقشه این دانشجوی بسیجی را فراهم آورد.

وی در این باره به مهر گفت: به نظرم می‌رسد این مولفه‌ها كاملا زمینه ترور برنامه‌ریزی شده را ایجاد می‌كرده است. ترور دانشجویی كه در بین دانشجویان محبوبیت ویژه داشته و نسبت به آداب و مراسم مذهبی خیلی مقید بوده و حافظ قرآن بوده و از برادران اهل سنت بوده و فردی بوده كه كشته شدنش می‌توانسته منجر به سوءاستفاده‌هایی برای دشمن شود، ترور برنامه‌ریزی شده را برای ما قابل اثبات می‌كند. چرا كه به نظرم می‌رسد دشمن دانشگاه‌ها را هدف گرفته است. اول اساتید ما مانند شهید علیمحمدی و شهید شهریاری را مورد هدف قرار دادند تا بتوانند اختلاف‌انگیزی كنند.

حجت الاسلام رنجبران به زمان ترور شهید مسعود علیمحمدی استاد فیزیك دانشگاه تهران اشاره كرد و گفت: خاطرم است است وقتی دكتر علیمحمدی شهید شده بود خیلی‌ها اصرار داشتند تفسیر كنند افرادی كه او را مورد ترور قرار دادند مخالف خط موسوم به "سبز" بوده‌اند، در حالی كه بعدها مشخص شد - همان طور كه از اول هم می‌شد حدس زد - این ترور سناریوی طراحی شده توسط عوامل خارجی بوده كه عواملش توسط موساد هدایت می‌شدند.

مدیركل تشكل‌های نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها یادآور شد: در كشورمان وقتی این همه دشمن و مزدور داریم این قاعده هم مستثنی از این مسئله نیست كه ترور یك انسان مظلوم با همه مولفه‌ها و شاخصه‌های مثبت كه قابلیت ایجاد اختلاف بین اقوام و گروه‌های مختلف را نیز دارد می‌تواند به نفع دشمن تمام شود. اما یك نكته را نباید فراموش كنیم و آن بصیرت فوق‌العاده ای است كه اولا در میان مردم شریف ایران وجود دارد و ثانیا در خانواده شهید ژاله.

وی افزود: پدر این دانشجوی شهید ضمن محكوم كردن این ترور نشان داد كه خطشان از خط نفاق جدا است و برادران اهل سنت ما در كنار شیعیان همه با روحیه استكبارستیزی وارد این ماجرا شدند.
محسن محسنی بازدید : 226 شنبه 30 بهمن 1389 نظرات (0)
گلوله قاتل ژاله در نیروهای مسلح ایران نیست



آخرین نیوز: علی عبداللّهی با بیان اینكه جریان نفاق با ترور شهید ژاله كه از قبل طراحی شده بود به‎دنبال ایجاد اختلافات قومی و كشته‌سازی بودند، گفت: نوع گلوله‌ای كه شهید ژاله با آن ترور شده، در نیروهای مسلح ایران وجود ندارد.

علی عبداللّهی معاون امنیتی انتظامی وزارت كشور در گفت‌وگو با فارس، در خصوص ترور دانشجوی  شهید صانع ژاله گفت: با توجه به اینكه نیروهای ما در روز ۲۵ بهمن اسلحه نداشتند، و نوع گلوله‌ای كه این جوان بسیجی را به شهادت رسانده در سازمان نیروهای مسلح ما نیست، باید گفت كه این ترور از قبل برنامه‌ریزی شده است.

وی با اشاره به اینكه جریان نفاق سابقه برنامه‌ریزی را برای ترور افراد جهت ایجاد اختلافات قومی و كشته سازی و در نتیجه موج‌سواری داشته است، تصریح كرد: طبق بررسی‌های انجام شده ترور دانشجوی دانشكده هنر دانشگاه تهران كه اتفاقا از هموطنان عزیز كردزبان نیز بوده، یك برنامه از قبل طراحی شده است تا بتوانند از این طریق موج‌سواری كنند.

معاون امنیتی انتظامی وزارت كشور با بیان اینكه انتخاب دانشجوی كردزبان سنّی دانشكده هنر دانشگاه تهران برای ایجاد اختلافات قومی و كشته‌سازی است،‌ خاطرنشان داشت: طبق بررسی‌هایی كه انجام داده‌ایم، معلوم است كه شهید ژاله را از قبل انتخاب كرده بودند و انتخاب این فرد حاكی از این است كه این اقدام از سوی جریان فتنه از قبل برنامه‌ریزی شده بود.

  •  
محسن محسنی بازدید : 227 شنبه 30 بهمن 1389 نظرات (1)
پایگاه 598؛ فتنه 88 با همه تلخی‌ها و هزینه‌هایی که به ملت ایران و انقلاب اسلامی تحمیل کرد،‌ در عین حال صحنه‌ای بی نظیر برای آزمایش توده مردم و نیز تک تک خواص و نخبگان کشور شد تا انقلاب، وفاداران و همراهان خالص خود را بهتر و بیشتر بشناسد.

لبیک 40 میلیونی و باشکوه ملت ایران اسلامی به رهبر معظم انقلاب و بیعت مجدد با جمهوری اسلامی گرچه مهر تأیید جدیدی بود بر کارنامه ملت بصیر ایران اما آنان وقتی احساس وظیفه کردند حماسه کم نظیر دیگری چون 9 دی را هم آفریدند، جهانیان را شگفت زده و بهترین نمره را کسب کردند.

در بخشی از جبهه خواص اما یک دستی و رنگ یکنواخت ملت به چشم نمی‌خورد،‌ چند تن از نخبگان سیاسی که بسیار پرسابقه و شناخته شده هم بودند مغلوب آزمایش سخت فتنه 88 شدند و «خواص مردود» لقب گرفتند.

علت

حب اولاد،‌ مال دنیا،‌ قدرت و جاه طلبی و در تحلیلی خوش بینانه بی بصیرتی، عواملی بود که منتقدان در علت عملکرد اشتباه این عده از خواص ذکر کرده‌اند.

البته تحلیل خواص مذکور هم شنیدنی است. هرگاه ملت خواستار محاکمه قاطع فتنه‌گران می‌شد این خواص از وحدت و پیروی از قانون سخن گفته و می‌گویند و زمانی که آشوبی به پا می‌شد،‌ حرف از احترام به خواسته معترضان و اجرای آن زده و می‌زنند.

«در» تحلیل این خواص بر این «پاشنه» می‌چرخید که در ایران دو دسته وجود دارد؛‌ «حکومت» و «مردم»که البته از دید آنان، مردم در سال 88 همان فتنه گران بوده‌اند! آنان گرچه عنوان نمی‌کردند اما معتقدند که باید به گونه‌ای موضع گیری کرد که هیچ کدام را از دست نداد؛ عنوان «خواص دوپهلو» به همین دلیل به این عده داده شد.

چرتکه‌اندازی متوهمانه

انگیزه‌های مادی‌گرایانه بشدت بر نگاه، تحلیل و اهداف سیاسی این عده از خواص حاکم شده است، به‌گونه‌ای که همه مواضع آنان نه بر پایه حق‌وباطل بودن جریان‌ها که با توجه به وزنی است که با انداختن چرتکه برای گروه‌ها و جریان‌ها در نظر می‌گیرند.

آقای هاشمی رفسنجانی از جمله خواصی است که متهم به «موضع گیری دوپهلو» و حمایت از «جریان فتنه» است، او حتی اخیراً از محکوم کردن «آشوب اسرائیلی» 25 بهمن هم طفره رفت و موضع دوپهلوی دیگری را به کارنامه‌اش اضافه کرد.

آقای هاشمی بر پایه همین تحلیل «منحصر به فرد» خود، در آذر ماه سال 88 در سفری که به مشهد داشت،‌ تلاش کرده بود که در یک «چرتکه‌اندازی» متوهمانه جمهوری اسلامی ایران را بر خلاف واقعیت‌ها به دو جبهه تقسیم کند: «حکومت همه چیز را در دست دارد، پول، نیرو و رسانه دارد و بالاخره کسانی را دارد که در مواقع لزوم در خیابان‌ها جمع شوند. بسیج و سپاه را هم دارد،در آن طرف هم عده زیادی از مردم هستند. دانشجو، دانش‌آموز، استاد، معلم، مدیر، کارگر، کاسب، زن و مرد و... که بعضی‌ها ساکت و بعضی‌ها فعال هستند. این گونه که به جایی نمی‌رسیم.»

وقتی پایه های تحلیل هاشمی فرو می ریزد

این تحلیل عجیب از چهره ایران اسلامی که موجی از انتقادها را علیه آقای هاشمی برانگیخت،‌ البته چند روز بعد و با راهپیمایی ده‌ها میلیونی مردم در روز 9 دی علیه جریان فتنه، کاملاً رنگ باخت اما هرگز باعث نشد که آقای هاشمی اعتقادش را به «تحلیل ویژه» خود از دست بدهد.

او در یک سال گذشته هم سعی کرد که با اتخاذ مواضعی دو پهلو به زعم خود «جمعیت بزرگ معترضان» را نرنجاند تا این‌که رو شدن چهره واقعی جریان فتنه در روز 25 بهمن امسال به صراحت پایه‌های تحلیل آقای هاشمی را فرو ریخت.

در این روز جمعیت محدودی از آشوبگران به پیروی از بیانیه میرحسین موسوی و مهدی کروبی که دیکته شده کاخ سفید و تل آویو دانسته شد،‌ به برخی از خیابان‌های تهران آمدند و شعارهایی علیه انقلاب اسلامی ایران سر دادند.

این اقدام همزمان با این‌که چهره ضد انقلابی و اسرائیلی جریان فتنه را آشکار کرد، نشان داد که عقبه «اندک» این جریان هرگز بیش از «چند هزارنفر» نیست.

آقای هاشمی! بالاخره با «این طرف» یا «آن‌طرف»؟

این در حالی بود که ملت ایران اسلامی در روز 22 بهمن با یک حماسه ده‌ها میلیونی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی را گرامی داشته بود و بدین ترتیب به آقای هاشمی و دوستانش اثبات کرد که «این‌طرف» یا همان جبهه انقلاب 75 میلیون طرفدار دارد و «آن طرف» جبهه ضد انقلاب است با جمعیت حداکثر چند هزار نفر.

این واقعیت‌ها جدای از شکست مفتضحانه‌ای که بر تل آویو و کاخ سفید به عنوان حامیان اصلی جریان فتنه تحمیل کرد، بار دیگر روشن ساخت که تحلیل آقای هاشمی از فضای ایران در خوش بینانه‌ترین حالت برپایه «یک اشتباه محاسباتی» است.

این اشتباه محاسباتی البته این روزها  همانطور که خود را در کمتر از یک هفته و در آئینه خیابان‌های تهران نشان داد، آقای هاشمی را هم در برابر سؤال تاریخی توده‌های ملت قرار داده است:

آقای هاشمی! بالاخره با «این طرف» یا «آن‌طرف»؟

محسن محسنی بازدید : 233 شنبه 30 بهمن 1389 نظرات (0)
ادعای این نویسنده سعودی در حالی است که در كشور او (عربستان) آزادی به عنوان مفهومی كفرآلود تعریف می‌شود و مردم جرأت نمی‌كنند بر علیه دولت حتی فكر كنند چه برسد به اینكه ...

یك نویسنده عربستانی كه ظاهرا دچار دوگانگی ارزشی و توهم شد است در مقاله‌ای كه روزنامه «عكاظ» چاپ عربستان، آن را منتشر كرده است، اغتشاشات اخیر فتنه گران در جمهوری اسلامی ایران را با اعتراضات اخیر مردم مصر مقایسه كرده و مدعی شده كه در ایران اعتراضات و تظاهراتی در حد تظاهرات مردم انقلابی مصر به راه افتاده و در این مقاله كه مخاطب آن شبكه تلویزیونی الجزیره بود، نویسنده اظهار داشته كه الجزیره به‌خاطر طرفداری از سیاست‌های ایران، این تظاهرات را پوشش نداده است.

به گزارش سرویس بین‌المللی «فردا» به نقل از روزنامه عكاظ چاپ عربستان، «خلف الحربی»، نویسنده عربستانی روزنامه عكاظ و فعال در شبكه تلویزیونی «العربیة»، پس از آنكه تمام امیدها و آرزو‌های خود مبنی بر ناكام ماندن انقلاب مصر را از دست داد ظاهرا بسیار آزرده خاطر و نگران شده و برای گرفتن انتقام سقوط یار قدیمی (مبارك)، به ایران روی آورده و الجزیره را به عدم پوشش انقلاب در ایران(به گفته وی) متهم می‌كند.

الحربی كه خود همیشه در راستای سیاست‌های عربستان و همپیمانان آمریكایی آن مانند مبارك قلم می‌زد، تا لحظات اخیر پیش از سقوط مبارك، با قاطعیت تمام بحران مصر را با اجرای برخی اصلاحات جزئی قابل كنترل معرفی می‌كرد و مردم انقلابی را قادر به اسقاط دولت مبارك نمی‌دانست.

این نویسنده عربستانی پس از آنكه انقلاب مصر پیروز شد، ضمن آنكه موضع خود نسبت به این انقلاب آزادی خواهانه را تغییر داده، خدا را شاكر می‌شود كه انقلاب مصر كه به گفته وی اصل آن بر مبارزه با ظلم و فساد مبتنی است، پیروز شده و در ادامه مقاومت ملت مصر را شجاعانه توصیف می‌كند.

همچنین در ادامه، انقلاب مصر را ساخته و پرداخته اراده مردم مصر دانسته و دخالت بیگانگان در آن را نفی می‌كند. وی ضمن نفی تاثیر شبكه تلویزیونی الجزیره در پیروزی انقلاب مردم مصر، انقلاب را بر مبنای اراده مردم و حاصل مقاومت آنان دانسته است.

الحربی موضع الجزیره نسبت به انقلاب مصر را به پیش می‌كشد و مدعی می‌شود كه الجزیره بیش از آنكه طرفدار آزادی و جنبش‌های آزادی‌خواهی است، با شخص مبارك مشكل داشته و حمایت الجزیره از انقلاب مصر را در این راستا معرفی می‌كند.

الحربی در ادامه ادعا می‌كند: حالا در ایران حوادثی همانند انقلاب مصر در حال اتفاق افتادن است اگر الجزیره واقعا طرفدار آزادی خواهی است چرا از این تظاهرات در ایران صحبت نمی‌كند و چرا تظاهرات مردمی را پوشش نمی‌دهد.

الحربی در ادامه این مقاله اظهار می‌كند: برخی‌ها معتقدند كه الجزیره رویكردی تجاری نسبت به پوشش اخبار دارد مثلا انقلاب تونس و مصر را خوب پوشش داد زیرا مخاطبان آن كه مردم عرب هستند برای تغییر اوضاع داخلی این دو كشور اهمیت زیادی قائلند ولی ایران برای آنها مهم نیست.

وی در پاسخ به این اظهار نظر‌ها، می‌نویسد: ایران در منطقه و به خصوص برای كشورهای حوزه خلیج فارس مهمتر از هر كشور عربی است. كشورهای عرب همسایه ایران از قدیم تحت تاثیر فرهنگ و نوع حكومت در ایران بوده‌اند و هر گونه تغییر در آن مستقیما بر كشورهای عربی تاثیر می‌گذارد.

الحربی در پایان خطاب به الجزیره می‌نویسد: الجزیره كه قدرت آزاد ساختن ملل در بند تونس و مصر را داشت چگونه نمی‌تواند در براندازی حكومت ایران نقش ایفا كند و به آزادی‌خواهان (فتنه‌گران) كمك كند.

لازم به ذكر است كه الجزیره از گذشته از خط‌مشی ضدآمریكایی در سیاست‌های رسانه‌ای خود پیروی می‌كرد و در نتیجه اخبار فلسطین، افغانستان و... كه قربانی سیاست‌های آمریكا هستند را به طور ویژه پوشش می‌داد و برنامه‌های ویژه‌ای برای آنها داشت و در همین راستا اخیرا در پیروزی انقلاب مصر و سقوط دولت مبارك نقش بسیار فعالی را ایفا كرد.

در مقابل آن شبكه تلویزیونی «العربیه» قرار می‌گیرد كه در راستای تحقق سیاست‌های عربستان گام بر می‌دارد. العربیه در طول تظاهرات در مصر به دفاع از مبارك می‌پرداخت و تا آنجا پیش رفت كه خبرنگاران و فعالان مصری آن، بر علیه آن سخن گفتند و آن را تحت سیطری عربستان معرفی كردند.

با توجه به نكاتی كه الحربی، نویسنده عربستانی در مقاله خود نوشته است، ذكر چند نكته ضروری می‌نماید.

1- نویسنده عربستانی ظاهرا فراموش كرده است كه تا چند روز گذشته بحران مصر را با اجرای برخی اصلاحات قابل حل و فصل می‌دانسته و سقوط دولت مبارك را بعید قلمداد می‌كرده است. وی كه حالا به شیوه بسیار وقیحانه در صدد تبریك به ملت مصر برآمده است تا چند روز پیش در مقاله ای با عنوان «اتفاقی در مصر نیافتاده‌ است»، تظاهرات مردم در مصر را تحركی جزئی قلمداد می‌كرد كه نتایجی در بر نخواهد داشت.

2- وی در مقاله‌ای كه توسط روزنامه عربستانی عكاظ به چاپ رسیده بود، قدرت‌های بیگانه را در پشت انقلاب مصر می‌دانسته و هدف این آشوب (به گفته او) تفكیك و تضعیف دولت مصر است. حالا چه اتفاقی افتاد كه انقلاب مصر را مستقل و نشأت گرفته از اراده مردم می‌داند.

3- وی كه از عدم پوشش اخبار آشوب‌گری در ایران به الجزیره خرده می‌گیرد، ظاهرا حواسش نبود كه العربیه كه همیشه در پی بزرگ‌نمایی اعتراضات و اختلافات داخلی ایران بوده نیز چیز زیادی نتوانست در مورد فتنه‌ اخیر بگوید و شاید اگر وی واقع‌گرایانه به سیر امور داخلی ایران می‌نگریست می‌دید كه در واقع اتفاقات درونی ایران حوادث بزرگی نبوده كه الجزیره در پوشش دهی آنها ضعیف و یا قوی عمل كرده باشد.

4- الحربی از آزادی در مصر و جنبش‌های آزادی خواه صحبت می‌كند و الجزیره را به عدم دفاع از آزادی متهم می‌كند در حالی كه در كشور او آزادی به عنوان مفهومی كفرآلود تعریف می‌شود و مردم جرأت نمی‌كنند بر علیه دولت حتی فكر كنند چه برسد به اینكه بر علیه آن قلم زنند و یا اینكه در خیابان‌ها به تظاهرات بپردازند. دستگیری زنان و مردان در تظاهرات اخیر كه برای اعتراض به عملكرد شهرداری در عدم پیشگیری از وقوع سیل به وجود آمده بود بهترین شاهد بر این آزادی است.

5- این نویسنده لا اقل به عنوان یك روزنامه نگار باید نام كشورش را در بین 6 كشور عربی كه سازمان دفاع از حقوق بشر آنها را به خاطر اجرای استبداد سیاسی و محدودسازی آزادی‌های اجتماعی معرفی كرده است، اطلاع می‌یافت.

6- این نویسنده خود سابقا در مقاله ای كه در پایگاه اطلاع‌رسانی عربستانی «هوامیر» منتشر كرده مدعی شده بود كه اتفاقی در مصر نخواهد افتاد و مردم قادر به تغییر نخواهند بود و حالا به مردم مصر برای پیروزی در انقلاب تبریك می‌گوید. ذكر این نكته ضروری است كه این تناقض در اتخاذ موضع به این نویسنده محدود نمی‌شود بلكه حتی العربیه به عنوان سردمدار این‌گونه نویسندگان خود اخیرا دچار این تناقض شده است.

7- و اخیرا پیشنهاد ما به این نویسنده متوهم عربستانی این است كه به جای سرزنش الجزیر و بزرگ‌نمایی اختلافات داخلی ایران به كشور خود توجه نماید و به اصطلاح «كلاه خودش را بگیرد باد نبرد». چرا كه شاید عبدالله قربانی دیگر نهضت هوشیاری ملل مسلمان باشد.

محسن محسنی بازدید : 215 شنبه 30 بهمن 1389 نظرات (0)
مسکو - حیدر جمال رییس کمیته اسلامی روسیه با بیان اینکه ایران برغم فشارهای آمریکا و غرب به سیاست مستقل خود در صحنه سیاسی بین المللی ادامه می دهد، گفت: ایران سیستم سلطه طلبی آمریکا در جهان را به چالش کشانده است.
 حیدرجمال امروز (شنبه) در مصاحبه با خبرنگار ایرنا در مسکو گفت: تمام تلاش های واشنگتن برای واداشتن ایران به عقب نشینی از مواضع خود بی نتیجه بوده است و آمریکا از این اقدامات مایوس شده است.
وی با بیان اینکه حکومت جمهوری اسلامی ایران راه امام خمینی (ره) مجاهد
 و رهبر استکبار ستیز نستوه را می پیماید،گفت: به همین دلیل شاهد ایستادگی ایران در برابر فشارهای آمریکا و متحدان غربی اش هستیم.
کارشناس ارشد روس گفت: امروزه مسلمانان در کشورهای مختلف با امید و عشق و علاقه به ایران می نگرند.
وی خاطرنشان کرد: نغمه های آزاد مسلمانان در جهان اسلام به گوش می رسد و ارکان و پایه های رژیم های دست نشانده آمریکا را به لرزه در آورده است.
رییس کمیته اسلامی روسیه گفت: بسیاری از سران سرسپرده عرب از اینکه به سرنوشت دیکتاتورهای تونس و مصر گرفتار آیند ، بشدت در هراس هستند.
جمال خاطرنشان کرد: این بیداری اسلامی را انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب بوجود آورده است.
وی با تقدیر و تحسین از ابتکار امام راحل (ره) برای تعیین هفته وحدت گفت:
تعیین میلاد نبی اکرم(ص) به عنوان هفته وحدت ، اقدامی تحسین برانگیز است که باعث انسجام صفوف مسلمانان جهان می شود.
کارشناس ارشد روس در همین حال خاطرنشان کرد: اتحاد مسلمانان جهان یک واقعیت و ضرورت انکارناپذیر است اما رژیم های دست نشانده در بلاد اسلامی مانع تحقق این امر می شوند و به همین دلیل باید هسته های اسلام سیاسی در کشورهای مختلف ایجاد و از این طریق برای اتحاد مسلمانان اقدام کرد.
وی افزود: در حال حاضر ایران وترکیه محور مهم قدرتمندی را در جهان اسلام بوجود آورده اند و احتمال آن وجود دارد که مصر هم به این ائتلاف بپیوندد.
جمال گفت: در صورت تحقق این طرح، ائتلاف بزرگی با جمعیت حدود ‪ ۳۰۰‬میلیون نفر در جهان اسلام پدید می آید که دارای ارتش قوی و صنایع دفاعی پیشرفته خواهد بود.
ایرنا
محسن محسنی بازدید : 376 سه شنبه 26 بهمن 1389 نظرات (2)

تفاوت جلوه فروشان با خود فروشان این است که جلوه فروشان عملا خواسته یا ناخواسته به تحریک شهوات شیطانی می پردازند بدون اینکه شهوت برانگیخته را ارضاءنمایند، در حالی که خودفروشان به ارضاء مشتریان خود روی می آورند. در حقیت می توان جلوه فروشان را بازار یابانی برای خودفروشان محسوب نمود.

تا کنون در ارتباط با جذابیت جنسی چندین تحقیق علمی در غرب انجام شده است. موضوع آزمایش این بوده كه "غدد جنسی مرد و زن چگونه تحریک می شوند و به عبارتی مرد و زن گونه تحت تاثیر جنس مقابل قرار می گیرد". آزمایش كنندگان دستگاه هایی را به قلب، مغز و قسمت های مختلف بدن افراد متصل كردند و پس از انجام آزمایشات مختلف دریافتند كه تأثیر پذیری جنسی در مردان از طریق نگاه (چشم) بسیار بیشتر از تاثیر پذیری زنان از طریق نگاه است که آن را لذت بصری می نامند. البته این موضوع را باید از نعمت های خداوند و در دایره ی تدابیر و الطاف الهی به شمار آورد كه در صورت استفاده صحیح موجب سالم شدن روابط زناشویی و محیط های اجتماعی می گردد.
رعایت حجاب یعنی پرهیز از بر انگیختن شهوت شیطانی نامحرمان. حجاب یعنی مصونیت از نگاه شهوت آلود و شیطانی دیگران.
از آنجا که شهوت مردان مطابق با مطالعات علمی فوق الذکر از طریق نگاه برانگیخته می شود، زنی که حجاب و عفاف را رعایت نمی کند چه بخواهد و چه نخواهد، موجب تحریک شهوت هزاران مردی که چشمشان به وی افتاده است می شوند و مردی که در طول روز از منزل بیرون می رود، به ازای هر زنی که حجاب را رعایت نکرده و او آنها را می بیند شهوتش تحریک می شود.
قطعا اکثریت غریب به اتفاق زنانی که بدون رعایت حجاب از منزل خارج می شوند قصذ برانگیختن شهوت دیگران را ندارند و آن را دون شان خود می دانند. شاید می خواهند در چشم همسر و یا نامزد خود زیبا جلوه کنند، لیکن متوجه آثار شوم رفتار خود نیستند. در جامعه یافت می شوند مردانی که در مقابل این تحریکات شهوانی تاب مقاومت ندارند و به فساد کشیده شده و به فواحش و یا تجاوز به نوامیس روی می آورند و گاه زنانی قربانی این تجاوزات می شوند که خود در به وجود آوردن آن نقشی نداشته اند.
وقتی جذابیت جنسی به یک ارزش اجتماعی تبدیل شد، زنانی که به دلایل گوناگون توان رقابت در این عرصه را از دست می دهند، ارزش آنان کم محسوب می شود. زنان شوهردار نیز در رقابت با زنان جوان تر و زیباتر احساس ناکامی می کنند. بنابراین عدم رعایت حجاب در اجتماع، یکی از دلایل از دست رفتن شیرینی زندگی خانوادگی و از دلایل افزایش طلاق می باشد.
در جامعه ای که رعایت حجاب و عفاف شود زنان از آرامش و امنیت بیشتری برخوردارند.
زمانی كه بنده این منطق را در جوامع غربی مطرح می كردم که ارزش اجتماعی زن نباید به جذابیتهای فیزیکی آنها بستگی داشته باشد مورد پسند آنان قرار می گرفت.
 

 

 

زنانی که خود را فمینیست (مدافع حقوق و ارزش زنان) معرفی می کنند، خود را آرایش کرده و در روابط اجتماعی به نمایش اندام خود می پردازند، نشان میدهند که چه مقدار برای قضاوت مردان در مورد خود اهمیت قائلند و خود را تا یک عنصر جنسی و یک محرک شیطانی عمومی تنزل می دهند، لذا برخی از شاخه های فمینیستی از آرایش خود و نمایش عمومی اندام خود پرهیز می کنند.  
در غرب زنان از ارزش اجتماعی تلقی شدن جذابیت جنسی به شدت رنج می برند و اگر فلسفه  حجاب خوب شناسانده شود، زمینه برای جذب آنان به اسلام فراهم می گردد.
در سخنرانی های خود در مجامع غربی، گاهی به حجاب حضرت مریم(س) اشاره می كردم، اینكه در تصاویر نصب شده در كلیساهای غرب و مجسمه هایی كه از ایشان طراحی كرده اند، او را با پوششی كامل - مانند چادری كه مسلمانان استفاده می كنند- نشان می دهند.
اگر در جامعه ای ارزشهای دینی حاكم نباشد، حتی انحصار ازدواج بین زن و مرد را هم از بین می برند. مانند كشورهای هلند،كانادا و امریكا كه انسان را به یاد قوم لوط می اندازد. امروزه در غرب خود فروشی زن و خود فروشی مرد یك شغل محسوب می شود، تنها لازم است بهداشت را رعایت كنند و مالیات كار خود را به دولت بپردازند! تا جایی که از آنها با عنوان خدمات رسانان سکس یاد می کنند و در اقتصاد آن را جزو تولید خدمت محسوب می نمایند. آنها حتی می توانند كاندیدای مجلس و ریاست جمهوری شوند! آنها در خیلی از كمیسیونهای پارلمانی و كمیسیون حقوق بشر حضور فعال دارند.
آخیرا وزیر خارجه آلمان که یک مرد است با مرد دیگری ازدواج کرد و خانم مرکل صدر اعظم آلمان و خانم کلینتون وزیر خارجه آمریکا هم در جشن ازدواج آندو شرکت کرد.
طبق آمارهای ارائه شده، از هر سه زن در ایتالیا به یكی از آنان تجاوز شده و از هر چهار دختر یكی از آنها اولین ارتباط جنسی اش با محارم خود بوده است. در انگلستان هر مردی که سه فرزند دارد یکی از آنها فرزند خود او نیست و از آن اطلاع ندارد. این موارد به علت عدم حاكم شدن قوانین و ارزشهای دینی در جامعه است.
آینده چنین جوامعی آزادی زنا با محارم است هر جند کم و بیش در این جوامع زمینه بروز آن مشاهده می شود.
اگر ما بتوانیم اسلام و حجاب را آنگونه كه هست تشریح كنیم خیلی از ذهنیت ها در جهان تغییر می كند. وقتی برای زنان، نگاه اسلام به زن و حجاب مطرح گردد، بسیاری از آنان به این دین آسمانی گرایش می یابند. به علت وجود این واقعیت هاست كه غرب برای جلوگیری از نفوذ اسلام در بین جوامع خود به تحریف در باره عقائد اسلام روی آورده است. اگر اصل اسلام موجب گریز این جوامع از اسلام می شد نیازی به تحریف نمی دیدند.
غربی كه همه نوع فساد و فحشا در آن آزاد است نمی تواند رعایت حجاب توسط زنان و دختران مسلمان را را تحمل كند و تا آنجا پیش می رود كه دختران نوجوان را به دلیل رعایت حجاب از تحصیل محروم می كنند.
توصیه به خانمهایی که عامدا اندام خود را در جامعه به نمایش می گذارند این است که احساس کمبود شخصیتی خود را با افزایش علم و عمل صالح جبران کنند که ارزشی ماندگار خواهد بود، نه با نمایش اندام که بر فرض کسب احساس کاذب، امری گذرا است و آسیب های اجتماعی بسیاری را به دنبال دارد.
در جامعه ایران از عبارت بدحجابی به نحو صحیحی استفاده نمی شود.
بد حجاب در حقیقت باید به کسی گفته شود که اندام خود را آنطور که شایسته است نمی پوشاند. مثلا حساسیتی به پیدا شدن موی خود ندارند هر چند قصد نمایش و خودنمایی و تحریک دیگران را نداشته باشد.
زنانی که خود را آرایش می نمایند و زیباتر از آنچه هستند به نمایش می گذارند شایسته عبارت دیگری هستند. شاید عبارتی مشابه "جلوه فروشان" برای آنها مناسب تر باشد.
تفاوت جلوه فروشان با خود فروشان این است که جلوه فروشان عملا خواسته یا ناخواسته به تحریک شهوات شیطانی می پردازند بدون اینکه شهوت برانگیخته را ارضاءنمایند، در حالی که خودفروشان به ارضاء مشتریان خود روی می آورند. در حقیت می توان جلوه فروشان را بازار یابانی برای خودفروشان محسوب نمود.
در اینجا ذکر این نکته ضروری است که زیایی اگر وارد عرصه تحریک جنسی در روابط اجتماعی نشود مذموم نیست. بطور مثال برخی ها چادرهای گلدار را بر می گزینند یا در محافل زنانه به آرایش خود می پردازند. چون در بین زنان جذابیت جنسی و تحریک پذیری به صورت طیعی وجود ندارد، لذا منعی برای آن گذاشته نشده است. بنابراین آنچه در اسلام منع شده است با هدف جلوگیری از تحریک شهوات جنسی در روابط اجتماعی و نامشروع است.

 

تعداد صفحات : 6

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • سلام هموطن

    آمار سایت
  • کل مطالب : 180
  • کل نظرات : 67
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 45
  • آی پی دیروز : 44
  • بازدید امروز : 158
  • باردید دیروز : 49
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 542
  • بازدید ماه : 899
  • بازدید سال : 2,310
  • بازدید کلی : 66,556